پشت صحنه آمادهسازی پاویون جمهوری فرودگاه مهرآباد برای میزبانی ازمقامات کشورهای خارجی جهت شرکت در مراسم تحلیف ریاست جمهوری 1396/05/09
پشت صحنه آمادهسازی پاویون جمهوری فرودگاه مهرآباد برای میزبانی ازمقامات کشورهای خارجی جهت شرکت در مراسم تحلیف ریاست جمهوری 1396/05/09
پدیده روابط عمومی اساساً متعلق است به دنیای نو و اگر بیشترین سهم در شکلدهی، تعیین چگونگی، کموکیف، سازوکارها، پدیدهها و رخدادهای جهان امروز را مدرنیته بدانیم، باید بگوییم که روابط عمومی اساساً زاده مدرنیته است. به دیگر سخن از مجموعه رهآوردهای مدرنیته که خالق و قوامبخش بنیانهای دنیای نو محسوب میشود، دو پدیده در شکلگیری و اهمیت روزافزون مقوله روابط عمومی تاثیر بیشتری دارند؛ نخست دموکراسی و دوم جامعه وفور.
1. در دموکراسی علیالقاعده و ظاهراً مردم تعیینکنندهاند. حال این که تا چه حد و چگونه تعیینکنندهاند، بحث دیگری است. اما آنچه که به بحث حاضر مربوط میشود این است که در هر جامعه دموکراتیک به میزان حاکمیت واقعی مردم و نقش و تاثیرشان، مبحث روابط عمومی رنگ و قوت افزونتری مییابد.
بنابراین اگر یک جامعه فرضی با میزان بالای مردمسالاری را در نظر بگیریم، هر موسسه مطرح و راغب به ادامه حیات باید که پروای افکار عمومی، نهادهای مدنی و به ویژه تکتک شهروندان را داشته باشد. پاسخگویی و اقناع از ماموریتهای اصلی روابط عمومی در جوامع مدنی و دموکراتیک به شمار میآید. مردم و نهادهای عمده در چنین جوامعی دائماً موسسه را زیر نظر دارند، به دیده نقد مینگرند و ارزیابی میکنند.
روابط عمومی نیز موظف است که با استدلال و احتجاج نمره قبولی را برای موسسه خود از مردم بگیرد. امیدوارکنندهترین بخش قضیه و آن چه که چنین جوامعی را آرمانی و مطلوب میسازد الزام موسسات در اتخاذ راهبردهای بهتر و بهبود عملکرد خود به طور دائمی است چرا که نمیتوان در درازمدت به توجیه و قلب واقعیات ادامه داد، حتی اگر شایستهترین و متخصصترین مدیران و کارشناسان روابط عمومی به آخرین تکنیکها و روشهای این هنر ترکیب یافته از چند رشته علمی مجهز باشند. در غیر این صورت قاعدتاً یک موسسه ناکارآمد و برخوردار از یک روابط عمومی ناکارآمدتر باید به بقای خود و علیالخصوص ثبات مدیریت خود امید کمی داشته باشد و آن را حداکثر تا انتخابات بعدی و هرگونه سازوکار ادواری تغییرات نهادینه بداند.
در این جا و از مجموع آن چه که گفته شد مثلثی شکل میگیرد؛ جامعه مدنی، موسسه و شهروند.
در اتصال پایدار و قابل قبول اضلاع این مثلث اگرچه نه به اندازه کارآمدی موسسه، نقش روابط عمومی و کارآمدی آن درخور اعتناست و شاید اصلاً بتوان روابط عمومی را به مثابه خود اضلاع پیونددهنده این سه دانست.
2. دیگر وجه دنیای نو که ضرورت وجودی روابط عمومی را پیش میکشد، پدیده جامعهوفور است. منظور از جامعهوفور هر حوزهای از بازار به شمار میآید که در آن عرضه بر تقاضا غلبه یافته است. در این مفهوم از جامعهوفور به هر دلیلی قدرت اقتصادی یک کالای بهخصوص یا کالاهای تولید شده نیست و تقاضای موثر برای یک یا چند کالا مجموعاً از تعداد تولید آنها فاصلهای منفی گرفته است. ناگفته نگذاریم که در این خصوص خدمات نیز همچون یک کالا تلقی میشود، به ویژه این که سهم خدمات روزبهروز افزایش مییابد. در چنین حالتی اولین و جدیترین رخداد، رقابت است و باز هم مردم در جایگاه تعیینکنندگی قرار میگیرند. اما این بار نه به مثابه شهروند، که به منزله مشتری. در این جا مثلثهای پیشین به صورت مثلث بازار، بنگاه و مشتری رخ مینماید.
در یک محدوده به نام بازار و جوی سنگین از رقابت، بنگاه باید مشتری را قانع کند یا وادارد که به جای بنگاه دیگری به او روی آورد. کالا و خدمات او را برگزیند و بدان-در راهبردهای امروزی-وفادار بماند. در غیر این صورت نمیتواند دوام آورد و محکوم به زوال و ورشکستگی خواهد بود. تبلیغات و روابط عمومی این جا نیز اتصالدهنده اضلاع و قوامبخش تعامل مطلوب آنها است.
ایران امروز با درجاتی مواجه با هر دو جنبه دموکراسی و وفور است. البته جنبه وفور را با تسامح و تعریفی که از آن در این نوشتار ارائه گردیده، باید در نظر داشت. یعنی عقبماندن تقاضا بر عرضه و یا هر دلیل دیگری همچون واردات که بنگاهها ناچارند به مقوله روابط عمومی نگاهی دوباره و جدیتر داشته باشند. تعمیق و گسترش دمافزون مطالبات مردم- به ویژه در اثر انفجار اطلاعات- و از بین رفتن شتابدار شرایط گلخانهای، به ترتیب برای موسسات و بنگاههایی که هوشمندتر هستند، دغدغهها و نگرانیهایی را ایجاد می کند.
این یک اتفاق فرخنده است؛ شاید که از این رهگذر موج تحولات و ضرورتهای گریزناپذیر، موسسات و بنگاهها را به تحرک بیشتر و عقلانیتر مجبور سازد. روابط عمومیها نیز در این بیان میتوانند با انتقال سریع، دقیق و روشنگر امواج پراکنده در فضای پیرامون موسسات و بنگاهها به منظور اتخاذ راهبردهای موثرتر آنان، انجام وظیفه کنند.
🔖 وقتی از ‹‹لرنر›› علت شکست ‹‹الگوی توسعه›› پیشنهادی در کشورهای جهان سوم را پرسیدند وی پاسخ داد که در این کشورها، همه چیز جنبه نمایشی، کلیشه ای و تبلیغی دارد. البته این حرف، حرف درستی است و همه ما در اطراف و اکناف خود مصداق های زیادی سراغ داریم که جنبه نمایشی دارند و به منظور فریب دیگران انجام می شود.
🔖 یکی از این مسائل که در کشور ما جنبه نمایشی و تبلیغی پیدا کرده، #روابط_عمومی است. مدیر سازمان به روابط عمومی نگاه تبلیغی دارد، مدیر روابط عمومی، #هنر_هشتم را وسیله ای برای کسب محبوبیت و ارتزاق و معیشت و ماشین و میز و مقام می داند، #کارگزار_روابط_عمومی هم چنین تلقی از روابط عمومی دارد.
🔖 منتهی تعدادی هم هستند که عاشق روابط عمومی هستند و روابط عمومی را برای مردم می خواهند نه روابط عمومی برای روابط عمومی، نه روابط عمومی برای مدیر سازمان، نه روابط عمومی برای مدیر روابط عمومی، نه نه نه، روابط عمومی برای مردم و دفاع از منافع عمومی و ذیحق و در یک کلمه، روابط عمومی برای انسانی کردن فرآیند ارتباطات...
🔖 وقتی در روابط عمومی چنین زمینه یی برای فعالیت مهیّا و فراهم نشود، مقررات حرفه ای نقض و زیر پا گذاشته می شود. در حقیقت آن چه به عنوان روابط عمومی مطرح می شود پذیرای خواست مردم و منافع آنان، ارزش های ملی، بسترهای حقوقی، مقررات حرفه ای و شغلی و استانداردهای اخلاقی نبوده و البته سازمانی که به روابط عمومی اجازه فعالیت برمبنای اهداف فلسفی و تاسیسی خود نمی دهد بیانگر این است که آن سازمان وارد مرحله عمل و تعامل نشده و چه بسا ممکن است در این جریان، خود از صحنه واقعی حذف شود.
تصور کنید محصولی مشخص، مثل یک مدل کیف چرمی تولید میکنید و با انتخاب رنگها متنوع توانستهاید تا حدی سلیقههای مختلف را پوشش دهید. فرض کنید کار شما میگیرد و محصولتان با استقبال مواجه میشود. بعد از این مرحله چه کار میکنید؟ ممکن است مدلهای مختلفی از کیف دستی تولید کنید. بازار از محصول شما استقبال میکند و شما باز هم به فکر توسعه کسبوکار خود میافتید. اینبار ممکن است به تولید کیف پول، کیف کوله و کیف کمری بپردازید. شاید بعدها کمربند، کفش و لباس هم عرضه کنید. اما چقدر احتمال دارد که محصول بعدی شما میز تلویزیون باشد؟ به همین کاری که شما برای توسعه کسبوکار خود میکنید متنوعسازی (diversification) میگویند. روشهای مختلفی برای متنوعسازی وجود دارد. روشهایی که توضیح میدهد آیا محصول بعدی شرکت شما میتواند میز تلویزیون باشد، یا خیر؟
اهداف متنوعسازی
متنوعسازی مدلی است برای توسعه یک شرکت با ارائه محصولات و خدمات متنوع. وقتی شما فقط یک محصول، مثل انواع و اقسام کیفهای کوله تولید میکنید، دیر یا زود متوجه میشوید که به یک حد اشباع (saturation) رسیدهاید. در این حالت با یک سرمایهگذاری زیاد، تنها میتوانید به میزانی اندک بازار خود را توسعه دهید. اما در یک بازار جدید، مثل بازار کفش، با همان مقدار سرمایهگذاری میتوانید سود قابل توجهی کسب کنید.
از طرف دیگر متنوعسازی میتواند ریسک را کنترل کند. بازارهایی وجود دارند که رفتارهای متضاد دارند. یعنی اگر بازار یک محصول خراب شود، محصول دیگری یافت میشود که بازار بهتری پیدا کند. علاوه بر توسعه سرمایهگذاری یا کنترل ریسک، افزایش بازده سرمایهگذاری از دیگر انگیزههای متنوعسازی است. علاوه بر توسعه سرمایهگذاری یا کنترل ریسک، افزایش بازده سرمایهگذاری از دیگر انگیزههای متنوعسازی است. در این حالت ممکن است بازارهای متفاوتی که به سراغ آنها میروید شباهتی به هم نداشته باشند، اما انتظار سود، شما را به سمت آنها جذب کند.
متنوعسازی افقی، ساختن یک امپراتوری
در متنوعسازی افقی (Horizontal Diversification) یک شرکت با خرید شرکتهای رقیب سعی میکند سهم خود از بازار را گسترش دهد. مثلا ممکن است بعد از مدتی به جای آنکه میز تلویزیون عرضه کنید، شرکتهای دیگری را بخرید که کیف چرمی تولید میکنند. در این صورت برنده قطعی رقابت بازار کیف، شما خواهید بود. مهم نیست مشتریها از چه برندی خرید کنند، چون تمام برندها متعلق به شما است.
لوکساتیکا (Luxottica) یکی از بهترین مثالها برای متنوعسازی افقی است. نام تجاری ری-بن (Ray-Ban) از معروفترین نامهای تجاری است که لوکساتیکا از آن استفاده میکند. اما اگر شما عینکی با مارک جیورجیو آرمانی، باربری، ورساچه، دیاندجی یا شنل بخرید، باز هم از لوکساتیکا خرید کردهاید. تقریبا هیچ شرکتی در دنیا به غیر از لوکساتیکا عینک تولید نمیکند! لوکساتیکا تقریبا تمام تولید و عرضه عینک دنیا را در اختیار دارد.
فولکس: خودروی محبوب همه
شاید شما طرفدار پورشه باشید. یا شاید لامبورگینی را ترجیح بدهید. شاید بخواهید سریعتر از این باشید و به سراغ بوگاتی بروید. شاید انتخابی لوکس مثل بنتلی بیشتر با روحیات شما همخوانی داشته باشد. شاید یک آئودی باوقار انتخاب کنید. کسی چه میداند؟ حتی شاید فولکس بیتل بیشتر به سن و سال شما بخورد. فرقی نمیکند. انتخاب شما هر کدام از اینها که باشد، در هر صورت شما از شرکت فولکسواگن خرید کردهاید.
متنوعسازی عمودی، کیفیت عالی با قیمتی باورنکردنی
بار دیگر خود را در مسیر توسعه یک شرکت ساخت کیف تصور کنید. برای توسعه لازم نیست تمام برندهای چرم کشور را بخرید. یک راه دیگر این است که شما چرم مورد نیاز خود را تولید کنید. به این ترتیب میتوانید از کیفیت مواد اولیه خود اطمینان حاصل کنید. همچنین دیگر لازم نیست بخشی از سود خود را با شرکتهای چرمسازی شریک شوید. میتوانید قیمت را کاهش دهید، یا حاشیه سود خود را بیشتر کنید. شاید بعد از مدتی به فکر پرورش گاو بیفتید. به این ترتیب با کنترل نژاد، تغذیه و فعالیت بدنی گاو، کیفیت محصول خود را بالا میبرید، در حالی که هزینههای شما کم میشود.
شاید به این فکر بیفتید که خودتان محصولات نهایی را در فروشگاههای زنجیرهای خود بفروشید. یک سیستم تحویل کالا، فروشگاه دیجیتال، عرضه واکس و حتی خدمات تعمیر چرم میتواند مسیرهایی برای توسعه شرکت شما باشد.
با متنوعسازی عمودی (Vertical Diversification) به تمام سود، از جریان بالادست یعنی تولید مواد اولیه (upstream) تا جریان پاییندست یعنی خردهفروشی (Downstream) خواهید رسید. علاوه بر این میتوانید کیفیت محصول را از نقطه آغاز تا رسیدن به دست مشتری نهایی تضمین کنید. لوکساتیکا علاوه بر تمام برندهای تولید عینک، فروشگاههای بزرگ عرضه (جریان پاییندست) و چند تولیدکننده عدسی (جریان بالادست) را هم در اختیار دارد.
انواع ادغام های عمودی
در بیشتر موارد به جای آن که یک شرکت کیفسازی، تاسیسات تولید چرم را از ابتدا ایجاد کند، تامین کننده مواد اولیه خود را میخرد. به این ترتیب این دو شرکت با هم ادغام میشوند.
به حالتی که یک شرکت، تامینکنندگان مواد اولیه (جریان بالادست) را در اختیار میگیرد، ادغام عمودی رو به عقب (Backward Vertical Integration) میگویند. مثل وقتی که یک شرکت خودروسازی، فولاد، لاستیک و شیشه را خودش تولید میکند.
به وضعیتی که یک شرکت عرضه نهایی در سمت خریداران (جریان پاییندست) را در دست میگیرد، ادغام عمودی رو به جلو (Forward Vertical Integration) میگویند. مثل وقتی که یک شرکت خودروسازی، خودش محصولات خود را میفروشد.
با متنوعسازی عمودی میتوانید کیفیت محصول را از نقطه آغاز تا رسیدن به دست مشتری نهایی تضمین کنید. وقتی یک شرکت هر دو جریان را در اختیار میگیرد، ادغام عمودی متعادل (balanced vertical integration) رخ میدهد.
متنوعسازی متمرکز، پاسخی به نیازهای مشتری
یکی دیگر از روشهای متنوعسازی، متنوعسازی متمرکز یا غلیظ (Concentric Diversification) است. وقتی یک شرکت پنیرسازی دست به تولید هزاران مدل پنیر مختلف میزند، مدل متنوعسازی متمرکز را پیش گرفته است.
دقیقا وقتی شرکت تولید کیف شما به فکر تولید انواع مختلفی از کیف افتاد، از همین روش پیروی کرد. متنوعسازی متمرکز بیشتر برای توسعه بنگاهها و شرکتهای کوچک به کار گرفته میشود. معمولا شرکتهای بزرگ پیشتر از مرحله متنوعسازی متمرکز عبور کردهاند.
البته هستند شرکتهایی که به شکل متمرکز تنوع محصولات خود را بالا نمیبرند. اپل بیش از دو مدل تلفن همراه عرضه نمیکند. در حالی که سامسونگ هر سال طیف متنوعی از محصولات را به بازار میفرستد.
متنوعسازی ناهمگن
یک شیوه دیگر متنوعسازی، متنوعسازی ناهمگن (Heterogeneous diversification) است. در این حالت محصولات متفاوتی که یک شرکت تولید میکند ارتباطی با هم ندارند.
شرکت میتسوبیشی محصولاتی مثل خودرو، لوازم الکترونیکی، املاک و مستقلات، ماشینآلات سنگین، محصولات شیمیایی، بیمه، نفت و گاز، کشتی، فولاد و نوشابه تولید میکند. کشف یک الگوی ارتباطی بین این محصولات بسیار دشوار است.
اما همیشه متنوعسازی ناهمگن به این اندازه پیچیده نیست و میشود یک عنصر مشترک بین این محصولات کشف کرد.
محصول متفاوت، مشتری مشترک
این روش متنوعسازی طیف مشترکی از مصرفکنندگان را هدف میگیرد. محصولات کودک از کفش کودک تا شیشهشیر، محصولات کوهنوردی از کفش کوه تا چراغقوه و خدمات سالمندان از سرگرمی تا یادآور هوشمند دارو در این گروه قرار میگیرند. بازارهدف مشترک میتواند کالاهای متنوع را در کنار هم قرار دهد.
محصول متفاوت، اهداف مشترک
در این شیوه از متنوعسازی، شرکت یک هدف مشترک را دنبال میکند. ممکن است یک شرکت دست به تولید هر چیزی که با آموزش مربوط است بزند. از کتابهای کمکآموزشی گرفته تا تلسکوپ و لوازمالتحریر. این محصولات متنوع و متفاوت هستند، اما هدفی مشترک، همه آنها را کنار هم قرار میدهد.
محصول متفاوت، محل عرضه مشترک
محل عرضه نیز میتواند به مسیر متنوعسازی جهت بدهد. شاید یک شرکت دست به تولید تمام محصولاتی بزند که در سوپرمارکتها عرضه میشود. شاید هاتداگ، مایونز و کنجد محصولاتی کاملا متفاوت باشند، اما محل عرضه همه آنها در رستورانهای فستفود است.
محصول متفاوت، اما مکمل
یک روش متنوعسازی تولید کالاهای متفاوتی است که همدیگر را تکمیل میکنند. کنسول بازی و بازیهای ویدیویی مکمل یکدیگر هستند. شرکت سونی هر دو محصول را تولید میکند. چای و قند، آیپاد و موسیقی، کامپیوتر و نرمافزار، مثالهایی از کالاهای مکمل هستند. این روش هزینه تبلیغ را کم میکند.
وقتی مردم پلیاستیشن میخرند، بازار محصولات مکمل مثل عینک واقعیت مجازی، بازیهای ویدیویی، دستههای کنترل و هدفون هم رونق میگیرد.
محصول متفاوت، بازار متضاد
رفتار بازار بعضی از محصولات با هم تضاد دارد. وقتی قیمت دلار زیاد شود، سود شرکتهایی که به واردات وابستهاند کم میشود. به خاطر چسبندگی قیمت، شرکت به سادگی نمیتواند با تغییر آنی قیمت این مشکل را حل کند. در مقابل اگر قیمت دلار کاهش پیدا کند، شرکتهایی که به صادرات متکی هستند ضرری موقتی خواهند کرد.
اگر یک شرکت دو محصول متفاوت تولید کند که به تغییر ارز واکنشی متفاوت نشان میدهند، میتواند ریسک نوسان قیمت ارز را کم کند. برای مثال پسته و زعفران در مقایسه با قهوه و کاکائو به تغییر ارز واکنشی متفاوت میدهند.
مدل مختلط
ممکن است محصولات متفاوت یک شرکت ارتباطی با هم نداشته باشند. بازارهای سودآور باعث شده است که شرکت به سمت صنایع مختلف جذب شود. ریسک سرمایهگذاری بر روی این شرکتها معمولا کم است. اما تشخیص مقدار سود و زیان و در نتیجه تحلیل آنها آسان نیست. میتسوبیشی از مثالهای مهم شرکتهای کنگلومرا یا مختلط (conglomerate diversification) است.
ممکن است محصولات متفاوت یک شرکت ارتباطی با هم نداشته باشند. میتسوبیشی از مثالهای مهم شرکتهای کنگلومرا یا مختلط است.
در مدل مختلط با این که محصولات کاملا بیارتباط به نظر میرسند، کمکم یک همافزایی بین محصولات مختلف کشف میشود: نوشابه و کشتی ربطی به هم ندارند، اما نوشابههای میتسوبیشی با کشتیهای ساخت همین شرکت صادر میشوند.
متنوعسازی سازمانی
یک روش دیگر متنوعسازی سازمانی (Corporate Diversification) است. در این حالت یک شرکت با هدف توسعه به متنوعسازی محصولات نمیپردازد، بلکه شرکت از ابتدا به نیت ورود به بازارهای مختلف تشکیل میشود.
این شرکتها بازارهایی با سود قطعی را شناسایی میکنند و سرمایه خود را به سمت آنها میفرستند. برای این سازمانها مهم نیست که مورد سرمایهگذاری صنعت فولاد است یا محصولات خوراکی. بازدهی بالا تنها وجه مشترک این انتخابها است.
این شرکتها معمولا به یک صنعت وفادار نیستند و با شناسایی سود بیشتر به سادگی مورد سرمایهگذاری خود را تغییر میدهند.
متنوعسازی ترکیبی
در دنیای واقعی شرکتها از یک مدل خاص پیروی نمیکنند و ترکیبی از روشهای متنوعسازی را پیش میگیرند. وقتی مایکروسافت علاوه بر تولید سیستمعامل ویندوز به تولید تلفن هوشمند و لپتاپ میپردازد، از روش متنوعسازی عمودی پیروی میکند.
اما همین شرکت با تولید چند مدل مختلف گوشی، تنوع متمرکز خود را بالا میبرد. تولید دایرهالمعارف، ماوس و کیبورد یک متنوعسازی ناهمگن با هدف مشترک است. در مقابل، خرید رقبا متنوعسازی افقی است. به این ترتیب میتوانیم در شرکت مایکروسافت الگوهای متفاوتی از توسعه را پیدا کنیم.
کدام مدل متنوعسازی بهتر است؟
برای پیگیری یک مدل متنوعسازی لازم نیست حتما شرکتی چند میلیون دلاری داشته باشید. در سرمایهگذاری شخصی یا توسعه کسبوکارهای کوچک هم میتوانید روشهای متنوعسازی را پیش بگیرید و به اصطلاح تمام تخممرغها را در یک سبد نگذارید. در سرمایهگذاری شخصی یا توسعه کسبوکارهای کوچک هم میتوانید روشهای متنوعسازی را پیش بگیرید.
این که کدام مدل برای توسعه بهتر است، به سلیقه شخصی شما باز میگردد. برای نمونه سرمایهگذاری مثل وارن بافت (warren Buffett) به مواردی جذب میشود که هزینه کم، سود زیاد و مشتریانی وفادار داشته باشند. برای او شرکت کوکاکولا یا صنعت دخانیات جذاب است. او میگوید: «به شما میگویم چرا به صنعت دخانیات علاقه دارم. تولید یک بسته سیگار یک پنی هزینه دارد و میشود آن را به قیمت یک دلار فروخت. این محصول اعتیادآور است و وفاداری مشتری به برند باورنکردنی است.»
سرمایهگذاری مثل جف بیزوس (Jeff Bezos) میتواند جذابیت بازار سیگار را درک کند. اما بعید است که شرکت آمازون بخواهد «سیگار برای کتابخوانها» تولید کند. متنوعسازی متمرکز کتابهای عرضهشده در آمازون یا متنوعسازی ناهمگن در تولید کتابخوان Kindle و تولید برنامه تلویزیونی Grand Tour روش ترکیبی بیزوس برای توسعه است.
بررسی موردی: علی انصاری و محمد جابریان
تمام مثالهایی که تا اینجا زدیم، مثالهای خارجی بودند. برای مطالعه موردی دو نفر از سرمایهگذارهای ایرانی را انتخاب میکنیم و میکوشیم که الگوی توسعه سرمایهگذاری آنها را بیابیم.
نام محمد جابریان با صنعت فولاد گره خورده است. مالکیت ذوبآهن خرمشهر و تلاش برای خرید فولاد خوزستان نشان میدهد که او تمایلی به متنوعسازی ناهمگن ندارد. مدل توسعه سرمایهگذاری جابریان از دو الگوی متنوعسازی عمودی متعادل (از معدنکاری تا فروش) و متنوعسازی افقی (خرید رقبا) پیروی میکند.
در مقابل علی انصاری از مهمترین نمادهای متنوعسازی ناهمگن در ایران است. بازار مبل، بازار موبایل، بیمه رازی، بانک آینده، ایرانمال و تشک خوشخواب بازارهایی ناهمگن دارند. درست مثل میتسوبیشی، کشف ارتباط بین این سرمایهگذاریها آسان نیست. به همین دلیل میتوانیم مدل سرمایهگذاری علی انصاری را از نوع مختلط بدانیم.
سرمایهگذارانی مانند علی انصاری به سادگی میتوانند در بین بازارهای مختلف حرکت کنند. او در سال ۱۳۷۲ مجتمعی بزرگ برای عرضه آهن به نام مجتمع بهاران ۱ و ۲ ساخت. امروز پروژه عظیم ایرانمال را در دست دارد. در این مجموعه خدماتی متنوع مثل بازارهای سنتی، فروشگاههای گوناگون، هتل، رستوران، سینما، مجتمع ورزشی و غیره ارائه میشود. مفهوم «مال» به طور عمومی مثالی از «عرضه متنوع متمرکز» است.
«مراکز توزیع مدرن» را میتوانیم به عنوان یکی از قالبهای سرمایهگذاریهای او بدانیم. توزیع تلفنهمراه، فولاد یا مبل.
تاثیرهای مثبت مدل مختلط
جابریان میتواند در صنعت خود متخصص شود و بخشهای مختلف صنعت را به خوبی بشناسد. تخصص از مهمترین ویژگیهای متنوعسازی عمودی است. اما به دلیل کمتر شدن دادوستدهای کسبوکار به کسبوکار (B2B) اضافه رفاهی که نصیب جامعه میشود، کاهش خواهد یافت.
برخلاف چیزی که به نظر میرسد، مدل مختلط آثار مثبت زیادی دارد. یکی از نتایج بینظیر مدل توسعه مختلط، تاثیر این شیوه بر اشتغال است. به دلیل تفاوتهای عمده بازارهای ناهمگن، بیشترین تولید شغل در این مدل توسعه رخ میدهد. این اثر مثبت تنها نصیب جامعه نمیشود و سرمایهگذار هم از در اختیار داشتن تخصصهای مختلف سود میبرد. از طرف دیگر در مدل مختلط به خاطر گسترش تجارتهای B2B منفعت کلی که با جامعه میرسد، بیشتر میشود.
همافزاییهای میان صنایع متنوع جالب توجه است. در اختیار داشتن یک بانک، یک شرکت بیمه و مرکز فروش کالاهایی گرانقیمت مثل تلفنهمراه، میتواند همافزایی بینظیری ایجاد کند.
سختیها و سادگیها
ریسک سرمایهگذاری مختلط پایین است. همه خبر ضرر شدید جابریان در بازار سهام را شنیدند. به همان اندازه جابریان سودهای قابل توجهی هم به دست میآورد. به قول جابریان: «یک جیب تاجر برای سود است و جیب دیگرش برای ضرر.»
در مقابل کمتر از ضررهای علی انصاری چیزی میشنویم. رشد این سرمایهگذاری آهسته و پیوسته است. مدیریت سبد متنوعی از کسبوکارهای گوناگون ساده نیست، اما توسعه سرمایهگذاری برای علی انصاری راحتتر خواهد بود.
مدل توسعه مختلط ایراداتی هم دارد. در این شیوه، تحلیل سودها و زیانها دشوار است. حتی خود سرمایهگذار هم به سختی میتواند تمام جریانهای نقدی ورودی و خروجی را به دقت مشخص کند.
به دلیل دشواری تحلیل، ممکن است شرکتهای مختلط در جذب سرمایه جمعی (مثلا عرضه سهام شرکت در بورس) چندان موفق نباشند. اما به دلیل حضور در صنایع مختلف، پیدا کردن چند سرمایهگذار با سرمایههای بزرگ برایشان سادهتر است.
به این ترتیب است که سرمایهگذاران با روحیههای متفاوت، جذب مدلهای مختلف متنوعسازی میشوند.
موضوع درخواست افزایش حقوق از مدیر خود به شکل های مخلفی اعم از شفاهی (حضوری) و یا غیر شفاهی که نمونه آنرا متن هایی می بینیم که اشخاص بصورت نامه می نویسند و به مدیر عامل و رییس خود می دهند.
تعدادی از دغدغه های افراد را بخوانیم…
امروز دیگه میخوام برم به رییسم بگم، چه زمانی و چطوری بگم که با درخواست من موافقت کنه و در عین حال مدیرم ناراحت نشه؟
آقای عسگری با اینکه نصف منم کار نمی کنه ولی ۳۰۰ هزار تومن بیشتر از من می گیره!
چطوری متن نامه درخواست خودمو بنویسم؟ آیا با درخواست من موافقت میکنه؟
وای من چند وقته اینجا دارم کار میکنم ولی در پستم هیچ فرقی نکرده و هنوزم مثل روز اولم!
من خجالت می کشم که به مدیر بگم که جای کار منو عوض کنه و همینطور میترسم که اینو بگم!
بله؛ این زمزمه ها و فکرهای کارمند یا مدیر میانی است که به دلایل بالا و یا هر دلیل دیگری می خواهد درخواست افزایش حقوق خود را بدهد، در اینجا تعدادی از مهم ترین آنها را اینجا می آورم:
آیا فرصت مناسب برای درخواست افزایش حقوق است؟
زمانیکه شما می خواهید درخواست افزایش حقوق خود را مطرح کنید باید زمان و فرصت لازم برای پرداختن دقیق به آن باشد و نه اینکه نصفه رها شود و یکی از بدترین زمان ها روزهای اول هفته و همچنین ساعت های اول روز خواهد بود که معمولا کمترین فرصت و زمان و درعین حال بیشترین کار خواهد بود و در این زمان ها نیز از درخواست افزایش حقوق خود اجتناب کنید.
مثلاً مدیری را فرض کنید که در روزهای اول هفته یا در ساعت های اول روز کارهای انجام نشده زیادی دارد و حتی فرصت ندارد چند دقیقه ای صحبت کند و به چیز دیگری جز کارهای عقب مانده اش فکر کند و بشدت فکرش مشغول و استرس زیادی دارد، به نظر شما آیا او فرصت خواهد داشت تا به صحبت های گوش دهد؟
آیا انتظار از درخواست افزایش حقوق خود را واضح مطرح می کنید؟
باید درخواست افزایش حقوق شما به شکلی باشد که همکار یا مدیر شما تنها با یک بار شنیدن هدف شما را به راحتی متوجه شود.
اشتباه بزرگی که بسیاری از افراد انجام می دهد درخواست خود را به دلایل مختلفی مثل
• ترس از مطرح کردن
• زیرکی و موزیانه عمل کردن
• خجالت کشیدن
• درخواست غیرمستقیم به دلیل غرور فرد
• ندانستن روش مطرح کردن
• نداشتن هدف مشخصی از درخواست خود
• و…
درخواست افزایش حقوق خود را در قالب نیش و کنایه، مِن مِن کردن، طولانی کردن صحبت و غیره باعث می شوند که نه مدیر متوجه منظور شما خواهد شد و نه شما به هدف خود خواهید رسید.
در بسیاری از موارد به دلیل نیش و کنایه یا موزیانه عمل کردن، صداقت شما زیرسوال خواهد رفت و در نتیجه به شما بدبین خواهد شد و شرایط بیش از پیش بدتر خواهد شد.
پس قبل از اینکه بخواهید هر درخواستی مخصوصاً درخواست افزایش حقوق را بگویید لطفاً هدف خود را بصورت واضح و دقیق مشخص کرده و پس از اینکه آنرا مرور و اصلاح کردید حالا زمان آن رسیده است.
درخواست افزایش حقوق در زمان تنها بودن با مدیر زمانیکه درخواستی از مدیر خود دارید چه خوب است با مدیر خود تنها باشید.
دلایل:
۱- اگر قرار است مدیر به درخواست افزایش حقوق شما را بپذیرد، زمانیکه دو نفر یا بیشتر باشید احتمال کمتر است چون در صورت امتیاز دادن به شما ممکن است نفر بعدی نیز همین توقع را داشته باشد و کار سخت تر خواهد بود.
۲- مدیر موضوعی را بگوید که شما نتوانید در جلوی دیگران خجالت بکشید یا ترس داشته باشید پاسخ مدیر خود را بدهید.
۳- مدیر با شنیدن هر درخواستی که شما دارید برای اینکه در مقابل سایر همکاران به اصطلاح کم نیاورد و جایگاهش پایین نیاید و یا قدرتمندبودن یا استقامت خود را به رخ سایر مدیران یا کارمندان بکشد در برابر درخواست شما مقاومت کند.
زیر تیغ بودن مدیر در زمان درخواست افزایش حقوق !
زمانیکه مدیرتان تحت فشار است و واقعاً به شما نیازمند است اگر در چنین شرایطی درخواست هایی برای خود داشته باشید. مدیر شما تصور خواهد کرد که می خواهید از او سوء استفاده کرده و از شرایط پیش آمده سودی عاید خودتان کنید، در این شرایط نیز درخواست افزایش حقوق شما محکوم به شکست خواهد بود و در صورت پذیرفته شدن درخواست شما، مدیر این موضوع در ذهنش خواهد ماند و به موقع تلافی کار شما را خواهد کرد.
در محل کار هر چه که ارتباطات صمیمی باشد باید یکسری از آداب و اصولی که بین کارکنان و مدیران جاافتاده است حفظ شود.
خب چند مثال کوچک در این رابطه میزنم تا بدانید که منظورم چه آدابی است که کارکنان در حضور رؤسای خود باید درنظر بگیرند:
حتی اگر با مدیر خود بسیار صمیمی هستید و رابطه ای دوستانه دارید از کارهای که احتمال می دهید که مدیر در نزد خود احساس کند که پررو شده اید و بیش از حد به شما آزادی داده است خودداری کنید.
اگر در حضور مدیر خود نشسته اید پاهایتان را بیش از حد باز نگه ندارید و سعی کنید جفت پاهایتان به هم چسبیده باشد.
در حین صحبت کردن تن صدای خود را پایین نگه دارید.
کارهای کوچک مثل آدامس جویدن نیز می تواند نوعی بی احترامی به مدیرتان باشد.
صاف بشینید که کج نشستن نوعی دیگر از بی احترامیست.
حوزه روابط عمومی الکترونیکی در سازمان ها و شرکت های ایرانی دچار تغییرات زیادی شده اند. تغییراتی که از یک طرف نشان از دغدغه مدیران برای بهبود کیفیت اطلاع رسانی و روابط عمومی دارد و از سوی دیگر خلاء منابع راهنما و مراجع آموزشی مناسب دارد.
حوزه های روابط عمومی در محور روابط عمومی الکترونیکی هر ساله دچار تغییر می شوند و این تغییر گاهی به حذف یک بخش و ایجاد بخش دیگر و گاهی به تغییرات بنیادین در شکل اجرایی آن بخش منتج می شود. در نتیجه آموزش مناسب و گاهی آزمون و خطا نتایج مناسبی را به همراه می آورند. نتایجی که امسال به تعداد معدود در آثار جشنواره ملی انتشارات روابط عمومی ملاحظه می شد.
آثار دریافتی در جشنواره امسال در بخش روابط عمومی الکترونیکی عمدتا متعلق به پنج حوزه می شد:
1. سایت روابط عمومی
2. رسانه های اجتماعی
3. چند رسانه ای
4. اینفوگرافیک
5. اپلیکیشن
در حوزه سایت از میان انبوه آثار به تعداد انگشتان دست، سایت هایی ملاحظه می شد که مبتنی بر اصول سئو پی آر یا روابط عمومی اینترنتی طراحی و تولید محتوا کرده بودند. برخی سایت ها هم که در سال های گذشته مورد داوری قرار گرفته بودند، امسال توانسته بودند موقعیت خودشان را به خوبی و در جهت توسعه روابط عمومی اینترنتی ارتقاء دهند.
بهره گیری از ابزارهای نوین و نمایش آنها در سایت یکی از مهمترین پیشرفت های روابط عمومی ها در این دوره به شمار می رفت. سایت ها بهره خوبی از نظر سنجی ها گرفته بودند اما هنوز در این زمینه نیاز به آگاهی و فعالیت است. اینکه فضای تعاملی سایت چگونه در جهت شناخت مسائل سازمان و نه صرفا یک نظرسنجی ساده در مورد کیفیت سایت به کار گرفته شود، مهمترین مساله سایت های روابط عمومی در سال جاری بود. هنوز ما در بحث بهینه سازی برای موتورهای جستجو اشتباهات فاحش در میان آثار ملاحظه می کنیم و این امر نیاز به آموزش روابط عمومی اینترنتی را در کشور بیش از پیش روشن می کند.
در حوزه رسانه های اجتماعی باب های جدیدی باز شده است. روابط عمومی ها عمدتا از تلگرام و اینستاگرام بهره می گیرند. اما هنوز این بهره برداری به صورت کامل انجام نمی گیرد. یعنی اینستاگرام به عنوان یک رسانه اجتماعی هنوز با محتواهای متنی روبروست. این در حالیست که رسانه اجتماعی باید بجا و درست بکار گرفته شود تا نتیجه دهد.
ساخت کلیپ و اینفوگرافیک و بهره گیری اینها در رسانه اجتماعی از مهمترین نقص های آثار در این حوزه بود. در عین حال تعداد بازدید کنندگان در برخی از رسانه های اجتماعی کاملا محسوس بود و نشان می داد که رسانه اجتماعی در بسیاری از روابط عمومی ها به خوبی مورد استفاده قرار می گیرند که اگر خلاء مذکور بر طرف شود، می توانیم بگوییم که در این عرصه روابط عمومی الکترونیک در کشور موفق بوده است.
چند رسانه ای نیز بخشی از رسانه های الکترونیکی به حساب می آیند که امروزه به دلیل تغییر شکل پرزنته کردن مخاطبان، به سمت رسانه های اجتماعی میل کرده اند. در عین حال چند رسانه ای های خوبی در میان آثار وجود داشت که البته در کل تعداد آثار این بخش کاهش چشمگیری داشت. در نتیجه به نظر می رسد این بخش از روابط عمومی کم کم جایگزین پیدا کند یا در آینده حذف شود.
چنانچه در بخش سایت موبایلی امسال این ارزیابی انجام نگرفت. چراکه سایت های امروز قاعدتا باید طراحی واکنش گرا (Responsive) داشته باشند. در عین حال دیده می شد که هنوز سایت هایی با طراحی های معمولی به جشنواره ارسال شده اند که البته تعداد قابل توجهی را شامل می شدند. در نتیجه ما امیدواریم که سال های آینده بخش چند رسانه ای در رسانه اجتماعی و سایت ادغام شده و طراحی های سایت نیز به سمت واکنش گرا شدن پیش برود تا بهره مخاطبان موبایلی از محتوای روابط عمومی ها بیشتر شود.
امسال بخش اینفوگرافیک که به نظر می رسید باید دو سال زودتر در جشنواره مطرح می شد، جزء بخش های داوری بود. در این بخش به دلیل جوان بودن هنوز انتظار کارهای فاخر وجود ندارد. اما در نوع خودش آثار بسیار خوبی دریافت شد. امیدواریم که بحث مدیریت تولید محتوا برای اینفوگرافیک در روابط عمومی ها جدی گرفته شود و در این بخش آثار قوی تری را در سال های آتی شاهد باشیم.
رفتن به سوی مدل های بومی سازی شده و خلاقیت بیشتر گرافیست ها و بهره گیری از اینفوگرافیک در شبکه های اجتماعی و فضاهای مجازی مهمترین چالش های پیش روی روابط عمومی ها در این بخش می باشد و لزوم نگارش آثار قوی در این زمینه و همچنین آموزش های حرفه ای ضروری می نماید.
اپلیکیشن های موبایلی برای سیستم عامل های اندرویت و ios رشد قابل توجهی کرده بود. برخی از آثار به سیستم عامل ویندوز فون هم توجه کرده بودند. سایت اپلیکیشن های جامع که علاوه بر اطلاع رسانی و اطلاع گیری خدماتی را به مشتریان عرضه کند، از اهمیت بسزایی در داوری ها برخوردار است.
همچنین بهره گیری از رنگ سازمانی، دسترسی سریع در سایت سازمان، استفاده راحت و راهنمای فارسی درون اپلیکیشن و خارج از آن که توضیحات مصور و سریعی را به مخاطب منتقل کند، جزو مواردی است که باید به ارسال کنندگان آثار توصیه شود.
در کل روند رو به رشد اپلیکیشن ها در این جشنواره یک زنگ هشدار به روابط عمومی هایی است که در این مقوله وارد نشده اند. به جرات می توان گفت که اپلیکیشن بخش مهمی از آینده روابط عمومی اینترنتی در جهان خواهد بود.
رعایت اصول تشریفاتی به معنای چشم پوشی و یا نادیده انگاشتن آداب و رسوم و سنتهای ملی و مذهبی نیست.
هر تبعهای میبایست ارائه دهنده شخصیت و هویت ملی خود باشد.
تشریفات میبایست تلفیقی از آداب و رسوم و سنن ملی و اصول تشریفات بینالمللی باشد.