حسین تقی خانی

اینبار شایعات خنده‌­دار در مورد یک انسان بزرگ باعث شد بعد از مدت­‌ها دوباره دست به قلم شوم. قلمی که شاید برای خیلی­‌ها بی ارزش است اما حرف­‌های دل من را می­‌نویسد. مدت چهار سال است که در بازار بزرگ ایران مشغول به کار شده­‌ام، بسیار کارم را دوست دارم و از اینکه می‌بینم خیلی از هم سن­‌های خودم به خاطر تفکر و اندیشه‌ای که منجر به ساخت «ایران‌مال» شده است، مشغول به کارند، بیشتر به آن علاقه‌مند می­‌شوم.

بازار بزرگ ایران

«بازار بزرگ ایران» یک سازمان سهامی عام و متعلق به بانک آینده است. سازمانی که بعد از بهره‌برداری کامل در بورس عرضه و بانک آینده در نهایت از مالکیت آن خارج می­‌شود. اینکه چقدر این پروژه باعث اشتغال­‌زایی شده بماند برای کسانی که صاحب­‌نظر هستند اما می­‌خواهم بگویم که این پروژه باعث شد تا من بتوانم 96/09/20 صاحب زندگی شوم، قبل از آن خیلی تلاش کردم که به زندگی­‌ام سامان بدهم اما چون کار مناسبی نداشتم این اتفاق نمی­‌افتاد، مطمئن هستم که خوب حرفم را درک می­‌کنید چون مشکل خیلی از هم­سن­‌های من است. این را هم بگویم که پدر من یک آهنگر است، نه کسی را می‌شناسم نه به ارگان خاصی متصل هستم نه به خیلی چیزهایی که امروزه برای مشغول به کار  شدن نیاز است متصل هستم. فقط روزی برای مصاحبه با شرکتی فراخوانده شدم و با توجه به مهارت­‌هایی که داشتم توانستم عضوی از خانواده بزرگ ایرا‌‌ن­‌مال شوم. بازهم پرحرفی نمی­‌کنم ولی می­خواهم بگویم که حق دارم این مطلب را برای کسی بنویسم که اگر نبود قطعاً ایده ساخت بازار بزرگ ایران شکل نمی­‌گرفت و معلوم نبود که شرایط زندگی من چگونه رقم می­‌خورد.

علی انصاری

بله در مورد علی انصاری، بزرگ مردی که اسم خود را در معرفت و فداکاری و توانمندی و دانش بالا به ثبت رساند. بی‌­شک اگر گینس رکورد مهربان­‌ترین قلب زمین را داشت، نام علی انصاری در سطر آن می‌درخشید...

امروز دنیا سرد و خاکستری شده است، دنیایی که پر است از انسان­‌های صامت و منفعل که اگر کاری برایشان سود داشته باشد، آن را انجام می­‌دهند. اگر رسانه­‌ای داشته باشند برای اینکه سر زبان­‌ها بیفتند دروغی را منتشر می­‌کنند اما فکر نمی­‌کنند که این کارشان چقدر ممکن است به امثال من ضربه بزند چون فقط خودشان مهم هستند. شاید بگویید من هم از آن دسته از آدم­‌ها هستم اما اگر اینطور بود الان صدای من از یک رسانه قوی­­تر پخش می­‌شد، من فقط این را می­نویسم تا بدانید خیلی­‌ها به خاطر این مرد مشغول به کار هستند و توانسته­‌اند لذت تشکیل خانواده را بچشند. واقعاً تشکیل زندگی خیلی برای من ارزشمند بود پس حق بدهید که به پاس آن اینگونه از این مرد تشکر کنم. بله خدا این بزرگ مرد را در زندگی من قرار داد تا الگوی مردانگی، غرور و عظمت یک ایرانی در وجود من شود. سفره­‌ای به وسعت یک آسمان و به اندازه دلش پهن کرد تا جوانانی مثل من بتوانند از ته دل بخندند.

علی انصاری

انسان‌ها را با مهربانی به دور این سفره پر خیر و رزق و برکت و محبت نشاند، ایده خود را با سازه­‌ای از هنر و خلاقیت و دانش بی انتهای مهندسان ایران زمین به ثبت رساند و پرچم این سرزمین را با تمام غرور به احتزاز در آورد.

و در آخر می­‌خواهم بگویم؛ آقای انصاری بدان که دعای مادران جوان­‌هایی چون من، همیشه پشت و پناهت خواهد بود. از حرف آدم­‌های کوته­‌بین دلسرد نشو چون جوانانی مثل من امیدشان بعد از خدا به ایده­‌هایی است که از فکر افرادی مثل شما می­‌جوشد.

علی انصاری