19 آذرماه امسال شاهد برگزاری چهاردهمین کنفرانس بین المللی روابط عمومی ایران در تهران بودیم. این کنفرانس را می توان بعنوان اولین اتفاق درحوزه روابط عمومی دانست که به مدت بیش از یک دهه برگزار می شود و شاهد حضور اساتید برجسته جهان در این گردهمائی بودیم. با اندیشیدن به چهارده سال کارنامه برگزاری این گردهمائی و کنفرانسهایی نظیر آن پی به اراده برگزارکنندگان این گونه گردهمائی ها می بریم اراده ای که جز عشق وعلاقه به حوزه روابط عمومی چیز دیگری نمی تواند باشد. شاید موضوعی که باعث شد این مطالب را بنویسم صحبت هایی بود که در اینگونه همایش ها گاها شنیده می شود تصمیم گرفتم بعنوان کسی که به مدت هشت سال مسئول اجرای این کنفرانسها بودم، نقدی بر این گونه گردهمائی ها بنویسم.

شاید بتوان گفت هر فعلی که انجام می شود دارای نقاط قوت وضعفی هست و برگزاری گردهمائی های روابط عمومی از این قضیه مستثنا نمی باشند. قبل از اینکه به این مطالب اشاره کنم نظری کوتاه به جایگاه وکارکرد روابط عمومی در پانزده سال گذشته کنیم. بیاد داریم پارچه نویسی ها وتولید خبر و ساخت بولتن های خبری و توزیع شیرینی وخرما در مناسبت های مختلف و در نهایت حضور در نمایشگاه ها و به لحاظ نیروی انسانی هم جایگاه مشخصی نداشت. کمتر کارمند روابط عمومی بود که با تحصیلات مرتبط در این بخش خطیر فعالیت داشت. اغلب کارکنانی که در بخش های مختلف سازمان دچار چالش بودند به این بخش انتقال و یا به عبارت بهتر تبعید می شدند.

اما امروز وضعیت روابط عمومی ها قابل قیاس با آن زمان نیست. امروز روابط عمومی ها از جایگاه ویژه ای برخوردارند و دارای شان و منزلت خاصی هستند و اگر در برخی موارد از جایگاه ویژه ای برخوردار نیستند بایستی این موضوع را از کارکنان روابط عمومی آن سازمان پرسید که برای ارتقاء جایگاه سازمانی خود چه تلاشی صورت داده اند؟ گردهمائی های روابط عمومی از سال 1383 در قالب کنفرانس بین المللی روابط عمومی ایران آغاز شد و سپس و بعد از آن سمپوزیوم بین المللی روابط عمومی و همایش روابط عمومی الکترونیک هم برگزار شدند که در این جریان شاهد حضور روسای جمهور، روسای مجلس، نمایندگان مجلس، وزراء، مشاورین رییس جمهور، روسای سازمانها، مدیران عامل بانکها، شهرداران پایتخت و بسیاری از مقامات عالی رتبه کشور بودیم که دراین میان حضور اساتید داخل و خارج از کشور بر ارتقاء علمی آن می افزود که خود سرآغاز خیزش، رنسانس و شکوفایی بسیاری از جریان های این حوزه بود.

به عبارت دیگر انتشار صدها جلد کتاب، ارائه بسیاری از مقالات علمی با موضوعات تخصصی روابط عمومی، برگزاری دوره های آموزشی خارج از کشور، تاسیس انجمنهای روابط عمومی، راه اندازی چندین پایگاه اطلاع رسانی در این حوزه، تکامل شرکت های تخصصی روابط عمومی، تهیه برنامه های رادیوئی، ایجاد رشته روابط عمومی در دانشگاه ها و فعالیت ده ها کانال با موضوعات تخصصی روابط عمومی را می توان حاصل چهارده سال تلاش بی وقفه مردانی دانست که شبانروز برای اعتلای روابط عمومی ایران تلاش نموده اند و به شاغلان این حوزه کمک کرده اند که درک عمیق تری از وضع و وزن امرور صنعت روابط عمومی در جهان داشته باشند و برای آنها پلی بسازند که فرصت های جدیدی بدست آورند.

امروزه اگر روابط عمومی ها تا سطح مشاوران عالی سازمانها بعنوان سخنگوی سازمان معرفی و انتخاب می شوند، بایستی سپاسگزار اساتید و تلاشگران این حوزه باشیم چراکه این گردهمائی ها وحضور اساتید و مسئولین کشوری وآشنائی آنان با وظایف حساس این قشر باعث شد تا امروز شاهد فراخوان گزینش مدیر روابط عمومی توانمند در وزارتخانه کشورمان باشیم و این موضوع براهمیت انتخاب مدیری شایسته برای هر سازمانی محرز شده است. البته این گونه همایشها دارای نقاط ضعفی نیز هستند استفاده از موضوعات کاربردی شاید بتواند برجذابیت محتوای اینگونه همایشها بیفزاید چراکه حضور افراد جدید در هر سال باعث ترغیب بیشتر آنان می شود تا مطالب سخت وسنگین.

با توجه به فعال بودن کارکنان روابط عمومی ها نسبت به کارکنان سایر بخشها می بایست در نحوه ارائه مطالب اینگونه همایش ها تنوع ایجاد نمود تا بیشتر مباحث ملموس تر شود. ازسوی دیگر به دلیل اینکه برخی از این گردهمائی ها عنوان بین المللی را یدک می کشند می بایست ترتیبی اتخاذ نمایند که اساتید مطرح این حوزه حضور و ارائه مقالات با موضوعات روز را ارائه نمایند و فقط به عنوان استاد خارجی اکتفا ننمایند. معرفی این کنفرانس ها در مجامع جهانی یا حتی الامکان در حوزه کشورهای همسایه نظیر افغانستان، ترکیه، پاکستان وکشورهای حوزه خلیج فارس جهت ثبت نام وحضور کارشناسان روابط عمومی از دیگر مواردی است می توان به آن اشاره نمود و در پایان کنفرانسهای روابط عمومی یک اجماع تخصصی در سطح کشور می باشد که میبایست در هریک از این گردهمائی ها به یکی از موضوعاتی چون تصویب سختی کار در مجلس ( بعنوان چهارمین شغل پراسترس جهان) که بلحاظ ساختاری کارکنان روابط عمومی را تهدید می کند در قالب قطعنامه اشاره نمود و از این اجماع همگرائی فکری را طلب کرد و از دستگاه های مربوطه پاسخ و نتیجه را مطالبه نمایند و از کارکرد منفعلانه دوری کنند.

حال با بخشی از ضرورت برگزاری این گردهمائی ها آشنا شدیم وسوال اینجاست که برای برگزاری آن دولتها نبایستی برنامه ریزی منسجمی داشته باشند؟ چراکه اهمیت این صنعت اگر به اندازه صنایع دیگر نباشد از اهمیت صنایع دیگر کمتر نیست ولو اینکه به عقیده بنده عامل توسعه صنایع دیگر نیز می تواند باشد. اکنون جا دارد از بخش خصوصی که با عشق و علاقه خود به این حوزه و با بالازدن آستین و صرف وقت و سرمایه در تولید برنامه ها و محتوای علمی مختلف تلاش شبانروزی که در اعتلای جایگاه روابط عمومی نقش داشتند تشکر نمود و با خود بیندیشیم ما برای اعتلای این صنعت و برای تثبیت بیشتر جایگاه روابط عمومی درکشور، بعنوان فعالین وکارگزاران این حوزه چه کمکی می توانیم صورت دهیم.