میخواهم از اهمیت و نقش روابط عمومی، جایگاه  رسانهها ،توجه به افکار عمومی و کمی هم از تبلیغات در پیشبرد اهداف صنعت، معدن، تجارت و صنایع معدنی بگویم. به نظر  میرسد بعد از ۱۰۰سال که از پیدایش روابط عمومی علمی در جهان  میگذرد، باید به اهالی صنعت، معدن و تجارت وطن ثابت کنیم که  اطلاعرسانی از سوی واحدهای صنعتی، معدنی و تجاری، موضوع مهمی است و اداره روابط عمومی  میتواند نقش کلیدی در توسعه بازی کند زیرا عملکرد مدیران این  مهمترین وزارتخانه کشور نشان  میدهد که خود را  بینیاز از افکار عمومی، تبلیغات و حمایت  رسانهها  میدانند و تافته جدا بافته فرض  میکنند. بعضی از مدیران هم همیشه  میپرسند که چرا باید خودمان را در معرض افکار عمومی قرار دهیم؟ آیا نیازی به  اطلاعرسانی و تولید خبر است؟ آیا تبلیغات اهمیت دارد؟ آیا باید بگوییم چه  کردهایم و اگر گفتیم چه تاثیری خواهد داشت؟ و  پرسشهایی از این قبیل...

پاسخ به هر کدام از این  پرسشها  میتواند آغاز یک پرسش دیگر باشد و بحث را به انحراف بکشاند و در یک دور تسلسل باطل قرار دهد اما پاسخ ما مربوط به این است که از این مدیران بپرسیم شما  بهعنوان یک مسئول یا صاحب سرمایه ،چقدر مردم را باور دارید؟ چقدر به افکار عمومی اهمیت  میدهید؟

پاسخ صادقانه به این پرسش، تکلیف هر دو طرف را روشن  میکند اما اگر فرض را بر این بگذاریم که این مدیران هم به هر صورت توجه به افکار عمومی و پاسخگویی به مردم را باور دارند، پرسشهای پیشگفته  بیمعنا  میشود.