- برداشتی که ما از خود داریم
- برداشتی که ما از دیگران داریم
- برداشتی که ما فکر می کنیم دیگران از ما دارند
- برداشتی که دیگری از خود دارد
- برداشتی که دیگری از ما دارد
- برداشتی که دیگری فکر می کند ما از او داریم
تصور کنید محصولی مشخص، مثل یک مدل کیف چرمی تولید میکنید و با انتخاب رنگها متنوع توانستهاید تا حدی سلیقههای مختلف را پوشش دهید. فرض کنید کار شما میگیرد و محصولتان با استقبال مواجه میشود. بعد از این مرحله چه کار میکنید؟ ممکن است مدلهای مختلفی از کیف دستی تولید کنید. بازار از محصول شما استقبال میکند و شما باز هم به فکر توسعه کسبوکار خود میافتید. اینبار ممکن است به تولید کیف پول، کیف کوله و کیف کمری بپردازید. شاید بعدها کمربند، کفش و لباس هم عرضه کنید. اما چقدر احتمال دارد که محصول بعدی شما میز تلویزیون باشد؟ به همین کاری که شما برای توسعه کسبوکار خود میکنید متنوعسازی (diversification) میگویند. روشهای مختلفی برای متنوعسازی وجود دارد. روشهایی که توضیح میدهد آیا محصول بعدی شرکت شما میتواند میز تلویزیون باشد، یا خیر؟
اهداف متنوعسازی
متنوعسازی مدلی است برای توسعه یک شرکت با ارائه محصولات و خدمات متنوع. وقتی شما فقط یک محصول، مثل انواع و اقسام کیفهای کوله تولید میکنید، دیر یا زود متوجه میشوید که به یک حد اشباع (saturation) رسیدهاید. در این حالت با یک سرمایهگذاری زیاد، تنها میتوانید به میزانی اندک بازار خود را توسعه دهید. اما در یک بازار جدید، مثل بازار کفش، با همان مقدار سرمایهگذاری میتوانید سود قابل توجهی کسب کنید.
از طرف دیگر متنوعسازی میتواند ریسک را کنترل کند. بازارهایی وجود دارند که رفتارهای متضاد دارند. یعنی اگر بازار یک محصول خراب شود، محصول دیگری یافت میشود که بازار بهتری پیدا کند. علاوه بر توسعه سرمایهگذاری یا کنترل ریسک، افزایش بازده سرمایهگذاری از دیگر انگیزههای متنوعسازی است. علاوه بر توسعه سرمایهگذاری یا کنترل ریسک، افزایش بازده سرمایهگذاری از دیگر انگیزههای متنوعسازی است. در این حالت ممکن است بازارهای متفاوتی که به سراغ آنها میروید شباهتی به هم نداشته باشند، اما انتظار سود، شما را به سمت آنها جذب کند.
متنوعسازی افقی، ساختن یک امپراتوری
در متنوعسازی افقی (Horizontal Diversification) یک شرکت با خرید شرکتهای رقیب سعی میکند سهم خود از بازار را گسترش دهد. مثلا ممکن است بعد از مدتی به جای آنکه میز تلویزیون عرضه کنید، شرکتهای دیگری را بخرید که کیف چرمی تولید میکنند. در این صورت برنده قطعی رقابت بازار کیف، شما خواهید بود. مهم نیست مشتریها از چه برندی خرید کنند، چون تمام برندها متعلق به شما است.
لوکساتیکا (Luxottica) یکی از بهترین مثالها برای متنوعسازی افقی است. نام تجاری ری-بن (Ray-Ban) از معروفترین نامهای تجاری است که لوکساتیکا از آن استفاده میکند. اما اگر شما عینکی با مارک جیورجیو آرمانی، باربری، ورساچه، دیاندجی یا شنل بخرید، باز هم از لوکساتیکا خرید کردهاید. تقریبا هیچ شرکتی در دنیا به غیر از لوکساتیکا عینک تولید نمیکند! لوکساتیکا تقریبا تمام تولید و عرضه عینک دنیا را در اختیار دارد.
فولکس: خودروی محبوب همه
شاید شما طرفدار پورشه باشید. یا شاید لامبورگینی را ترجیح بدهید. شاید بخواهید سریعتر از این باشید و به سراغ بوگاتی بروید. شاید انتخابی لوکس مثل بنتلی بیشتر با روحیات شما همخوانی داشته باشد. شاید یک آئودی باوقار انتخاب کنید. کسی چه میداند؟ حتی شاید فولکس بیتل بیشتر به سن و سال شما بخورد. فرقی نمیکند. انتخاب شما هر کدام از اینها که باشد، در هر صورت شما از شرکت فولکسواگن خرید کردهاید.
متنوعسازی عمودی، کیفیت عالی با قیمتی باورنکردنی
بار دیگر خود را در مسیر توسعه یک شرکت ساخت کیف تصور کنید. برای توسعه لازم نیست تمام برندهای چرم کشور را بخرید. یک راه دیگر این است که شما چرم مورد نیاز خود را تولید کنید. به این ترتیب میتوانید از کیفیت مواد اولیه خود اطمینان حاصل کنید. همچنین دیگر لازم نیست بخشی از سود خود را با شرکتهای چرمسازی شریک شوید. میتوانید قیمت را کاهش دهید، یا حاشیه سود خود را بیشتر کنید. شاید بعد از مدتی به فکر پرورش گاو بیفتید. به این ترتیب با کنترل نژاد، تغذیه و فعالیت بدنی گاو، کیفیت محصول خود را بالا میبرید، در حالی که هزینههای شما کم میشود.
شاید به این فکر بیفتید که خودتان محصولات نهایی را در فروشگاههای زنجیرهای خود بفروشید. یک سیستم تحویل کالا، فروشگاه دیجیتال، عرضه واکس و حتی خدمات تعمیر چرم میتواند مسیرهایی برای توسعه شرکت شما باشد.
با متنوعسازی عمودی (Vertical Diversification) به تمام سود، از جریان بالادست یعنی تولید مواد اولیه (upstream) تا جریان پاییندست یعنی خردهفروشی (Downstream) خواهید رسید. علاوه بر این میتوانید کیفیت محصول را از نقطه آغاز تا رسیدن به دست مشتری نهایی تضمین کنید. لوکساتیکا علاوه بر تمام برندهای تولید عینک، فروشگاههای بزرگ عرضه (جریان پاییندست) و چند تولیدکننده عدسی (جریان بالادست) را هم در اختیار دارد.
انواع ادغام های عمودی
در بیشتر موارد به جای آن که یک شرکت کیفسازی، تاسیسات تولید چرم را از ابتدا ایجاد کند، تامین کننده مواد اولیه خود را میخرد. به این ترتیب این دو شرکت با هم ادغام میشوند.
به حالتی که یک شرکت، تامینکنندگان مواد اولیه (جریان بالادست) را در اختیار میگیرد، ادغام عمودی رو به عقب (Backward Vertical Integration) میگویند. مثل وقتی که یک شرکت خودروسازی، فولاد، لاستیک و شیشه را خودش تولید میکند.
به وضعیتی که یک شرکت عرضه نهایی در سمت خریداران (جریان پاییندست) را در دست میگیرد، ادغام عمودی رو به جلو (Forward Vertical Integration) میگویند. مثل وقتی که یک شرکت خودروسازی، خودش محصولات خود را میفروشد.
با متنوعسازی عمودی میتوانید کیفیت محصول را از نقطه آغاز تا رسیدن به دست مشتری نهایی تضمین کنید. وقتی یک شرکت هر دو جریان را در اختیار میگیرد، ادغام عمودی متعادل (balanced vertical integration) رخ میدهد.
متنوعسازی متمرکز، پاسخی به نیازهای مشتری
یکی دیگر از روشهای متنوعسازی، متنوعسازی متمرکز یا غلیظ (Concentric Diversification) است. وقتی یک شرکت پنیرسازی دست به تولید هزاران مدل پنیر مختلف میزند، مدل متنوعسازی متمرکز را پیش گرفته است.
دقیقا وقتی شرکت تولید کیف شما به فکر تولید انواع مختلفی از کیف افتاد، از همین روش پیروی کرد. متنوعسازی متمرکز بیشتر برای توسعه بنگاهها و شرکتهای کوچک به کار گرفته میشود. معمولا شرکتهای بزرگ پیشتر از مرحله متنوعسازی متمرکز عبور کردهاند.
البته هستند شرکتهایی که به شکل متمرکز تنوع محصولات خود را بالا نمیبرند. اپل بیش از دو مدل تلفن همراه عرضه نمیکند. در حالی که سامسونگ هر سال طیف متنوعی از محصولات را به بازار میفرستد.
متنوعسازی ناهمگن
یک شیوه دیگر متنوعسازی، متنوعسازی ناهمگن (Heterogeneous diversification) است. در این حالت محصولات متفاوتی که یک شرکت تولید میکند ارتباطی با هم ندارند.
شرکت میتسوبیشی محصولاتی مثل خودرو، لوازم الکترونیکی، املاک و مستقلات، ماشینآلات سنگین، محصولات شیمیایی، بیمه، نفت و گاز، کشتی، فولاد و نوشابه تولید میکند. کشف یک الگوی ارتباطی بین این محصولات بسیار دشوار است.
اما همیشه متنوعسازی ناهمگن به این اندازه پیچیده نیست و میشود یک عنصر مشترک بین این محصولات کشف کرد.
محصول متفاوت، مشتری مشترک
این روش متنوعسازی طیف مشترکی از مصرفکنندگان را هدف میگیرد. محصولات کودک از کفش کودک تا شیشهشیر، محصولات کوهنوردی از کفش کوه تا چراغقوه و خدمات سالمندان از سرگرمی تا یادآور هوشمند دارو در این گروه قرار میگیرند. بازارهدف مشترک میتواند کالاهای متنوع را در کنار هم قرار دهد.
محصول متفاوت، اهداف مشترک
در این شیوه از متنوعسازی، شرکت یک هدف مشترک را دنبال میکند. ممکن است یک شرکت دست به تولید هر چیزی که با آموزش مربوط است بزند. از کتابهای کمکآموزشی گرفته تا تلسکوپ و لوازمالتحریر. این محصولات متنوع و متفاوت هستند، اما هدفی مشترک، همه آنها را کنار هم قرار میدهد.
محصول متفاوت، محل عرضه مشترک
محل عرضه نیز میتواند به مسیر متنوعسازی جهت بدهد. شاید یک شرکت دست به تولید تمام محصولاتی بزند که در سوپرمارکتها عرضه میشود. شاید هاتداگ، مایونز و کنجد محصولاتی کاملا متفاوت باشند، اما محل عرضه همه آنها در رستورانهای فستفود است.
محصول متفاوت، اما مکمل
یک روش متنوعسازی تولید کالاهای متفاوتی است که همدیگر را تکمیل میکنند. کنسول بازی و بازیهای ویدیویی مکمل یکدیگر هستند. شرکت سونی هر دو محصول را تولید میکند. چای و قند، آیپاد و موسیقی، کامپیوتر و نرمافزار، مثالهایی از کالاهای مکمل هستند. این روش هزینه تبلیغ را کم میکند.
وقتی مردم پلیاستیشن میخرند، بازار محصولات مکمل مثل عینک واقعیت مجازی، بازیهای ویدیویی، دستههای کنترل و هدفون هم رونق میگیرد.
محصول متفاوت، بازار متضاد
رفتار بازار بعضی از محصولات با هم تضاد دارد. وقتی قیمت دلار زیاد شود، سود شرکتهایی که به واردات وابستهاند کم میشود. به خاطر چسبندگی قیمت، شرکت به سادگی نمیتواند با تغییر آنی قیمت این مشکل را حل کند. در مقابل اگر قیمت دلار کاهش پیدا کند، شرکتهایی که به صادرات متکی هستند ضرری موقتی خواهند کرد.
اگر یک شرکت دو محصول متفاوت تولید کند که به تغییر ارز واکنشی متفاوت نشان میدهند، میتواند ریسک نوسان قیمت ارز را کم کند. برای مثال پسته و زعفران در مقایسه با قهوه و کاکائو به تغییر ارز واکنشی متفاوت میدهند.
مدل مختلط
ممکن است محصولات متفاوت یک شرکت ارتباطی با هم نداشته باشند. بازارهای سودآور باعث شده است که شرکت به سمت صنایع مختلف جذب شود. ریسک سرمایهگذاری بر روی این شرکتها معمولا کم است. اما تشخیص مقدار سود و زیان و در نتیجه تحلیل آنها آسان نیست. میتسوبیشی از مثالهای مهم شرکتهای کنگلومرا یا مختلط (conglomerate diversification) است.
ممکن است محصولات متفاوت یک شرکت ارتباطی با هم نداشته باشند. میتسوبیشی از مثالهای مهم شرکتهای کنگلومرا یا مختلط است.
در مدل مختلط با این که محصولات کاملا بیارتباط به نظر میرسند، کمکم یک همافزایی بین محصولات مختلف کشف میشود: نوشابه و کشتی ربطی به هم ندارند، اما نوشابههای میتسوبیشی با کشتیهای ساخت همین شرکت صادر میشوند.
متنوعسازی سازمانی
یک روش دیگر متنوعسازی سازمانی (Corporate Diversification) است. در این حالت یک شرکت با هدف توسعه به متنوعسازی محصولات نمیپردازد، بلکه شرکت از ابتدا به نیت ورود به بازارهای مختلف تشکیل میشود.
این شرکتها بازارهایی با سود قطعی را شناسایی میکنند و سرمایه خود را به سمت آنها میفرستند. برای این سازمانها مهم نیست که مورد سرمایهگذاری صنعت فولاد است یا محصولات خوراکی. بازدهی بالا تنها وجه مشترک این انتخابها است.
این شرکتها معمولا به یک صنعت وفادار نیستند و با شناسایی سود بیشتر به سادگی مورد سرمایهگذاری خود را تغییر میدهند.
متنوعسازی ترکیبی
در دنیای واقعی شرکتها از یک مدل خاص پیروی نمیکنند و ترکیبی از روشهای متنوعسازی را پیش میگیرند. وقتی مایکروسافت علاوه بر تولید سیستمعامل ویندوز به تولید تلفن هوشمند و لپتاپ میپردازد، از روش متنوعسازی عمودی پیروی میکند.
اما همین شرکت با تولید چند مدل مختلف گوشی، تنوع متمرکز خود را بالا میبرد. تولید دایرهالمعارف، ماوس و کیبورد یک متنوعسازی ناهمگن با هدف مشترک است. در مقابل، خرید رقبا متنوعسازی افقی است. به این ترتیب میتوانیم در شرکت مایکروسافت الگوهای متفاوتی از توسعه را پیدا کنیم.
کدام مدل متنوعسازی بهتر است؟
برای پیگیری یک مدل متنوعسازی لازم نیست حتما شرکتی چند میلیون دلاری داشته باشید. در سرمایهگذاری شخصی یا توسعه کسبوکارهای کوچک هم میتوانید روشهای متنوعسازی را پیش بگیرید و به اصطلاح تمام تخممرغها را در یک سبد نگذارید. در سرمایهگذاری شخصی یا توسعه کسبوکارهای کوچک هم میتوانید روشهای متنوعسازی را پیش بگیرید.
این که کدام مدل برای توسعه بهتر است، به سلیقه شخصی شما باز میگردد. برای نمونه سرمایهگذاری مثل وارن بافت (warren Buffett) به مواردی جذب میشود که هزینه کم، سود زیاد و مشتریانی وفادار داشته باشند. برای او شرکت کوکاکولا یا صنعت دخانیات جذاب است. او میگوید: «به شما میگویم چرا به صنعت دخانیات علاقه دارم. تولید یک بسته سیگار یک پنی هزینه دارد و میشود آن را به قیمت یک دلار فروخت. این محصول اعتیادآور است و وفاداری مشتری به برند باورنکردنی است.»
سرمایهگذاری مثل جف بیزوس (Jeff Bezos) میتواند جذابیت بازار سیگار را درک کند. اما بعید است که شرکت آمازون بخواهد «سیگار برای کتابخوانها» تولید کند. متنوعسازی متمرکز کتابهای عرضهشده در آمازون یا متنوعسازی ناهمگن در تولید کتابخوان Kindle و تولید برنامه تلویزیونی Grand Tour روش ترکیبی بیزوس برای توسعه است.
بررسی موردی: علی انصاری و محمد جابریان
تمام مثالهایی که تا اینجا زدیم، مثالهای خارجی بودند. برای مطالعه موردی دو نفر از سرمایهگذارهای ایرانی را انتخاب میکنیم و میکوشیم که الگوی توسعه سرمایهگذاری آنها را بیابیم.
نام محمد جابریان با صنعت فولاد گره خورده است. مالکیت ذوبآهن خرمشهر و تلاش برای خرید فولاد خوزستان نشان میدهد که او تمایلی به متنوعسازی ناهمگن ندارد. مدل توسعه سرمایهگذاری جابریان از دو الگوی متنوعسازی عمودی متعادل (از معدنکاری تا فروش) و متنوعسازی افقی (خرید رقبا) پیروی میکند.
در مقابل علی انصاری از مهمترین نمادهای متنوعسازی ناهمگن در ایران است. بازار مبل، بازار موبایل، بیمه رازی، بانک آینده، ایرانمال و تشک خوشخواب بازارهایی ناهمگن دارند. درست مثل میتسوبیشی، کشف ارتباط بین این سرمایهگذاریها آسان نیست. به همین دلیل میتوانیم مدل سرمایهگذاری علی انصاری را از نوع مختلط بدانیم.
سرمایهگذارانی مانند علی انصاری به سادگی میتوانند در بین بازارهای مختلف حرکت کنند. او در سال ۱۳۷۲ مجتمعی بزرگ برای عرضه آهن به نام مجتمع بهاران ۱ و ۲ ساخت. امروز پروژه عظیم ایرانمال را در دست دارد. در این مجموعه خدماتی متنوع مثل بازارهای سنتی، فروشگاههای گوناگون، هتل، رستوران، سینما، مجتمع ورزشی و غیره ارائه میشود. مفهوم «مال» به طور عمومی مثالی از «عرضه متنوع متمرکز» است.
«مراکز توزیع مدرن» را میتوانیم به عنوان یکی از قالبهای سرمایهگذاریهای او بدانیم. توزیع تلفنهمراه، فولاد یا مبل.
تاثیرهای مثبت مدل مختلط
جابریان میتواند در صنعت خود متخصص شود و بخشهای مختلف صنعت را به خوبی بشناسد. تخصص از مهمترین ویژگیهای متنوعسازی عمودی است. اما به دلیل کمتر شدن دادوستدهای کسبوکار به کسبوکار (B2B) اضافه رفاهی که نصیب جامعه میشود، کاهش خواهد یافت.
برخلاف چیزی که به نظر میرسد، مدل مختلط آثار مثبت زیادی دارد. یکی از نتایج بینظیر مدل توسعه مختلط، تاثیر این شیوه بر اشتغال است. به دلیل تفاوتهای عمده بازارهای ناهمگن، بیشترین تولید شغل در این مدل توسعه رخ میدهد. این اثر مثبت تنها نصیب جامعه نمیشود و سرمایهگذار هم از در اختیار داشتن تخصصهای مختلف سود میبرد. از طرف دیگر در مدل مختلط به خاطر گسترش تجارتهای B2B منفعت کلی که با جامعه میرسد، بیشتر میشود.
همافزاییهای میان صنایع متنوع جالب توجه است. در اختیار داشتن یک بانک، یک شرکت بیمه و مرکز فروش کالاهایی گرانقیمت مثل تلفنهمراه، میتواند همافزایی بینظیری ایجاد کند.
سختیها و سادگیها
ریسک سرمایهگذاری مختلط پایین است. همه خبر ضرر شدید جابریان در بازار سهام را شنیدند. به همان اندازه جابریان سودهای قابل توجهی هم به دست میآورد. به قول جابریان: «یک جیب تاجر برای سود است و جیب دیگرش برای ضرر.»
در مقابل کمتر از ضررهای علی انصاری چیزی میشنویم. رشد این سرمایهگذاری آهسته و پیوسته است. مدیریت سبد متنوعی از کسبوکارهای گوناگون ساده نیست، اما توسعه سرمایهگذاری برای علی انصاری راحتتر خواهد بود.
مدل توسعه مختلط ایراداتی هم دارد. در این شیوه، تحلیل سودها و زیانها دشوار است. حتی خود سرمایهگذار هم به سختی میتواند تمام جریانهای نقدی ورودی و خروجی را به دقت مشخص کند.
به دلیل دشواری تحلیل، ممکن است شرکتهای مختلط در جذب سرمایه جمعی (مثلا عرضه سهام شرکت در بورس) چندان موفق نباشند. اما به دلیل حضور در صنایع مختلف، پیدا کردن چند سرمایهگذار با سرمایههای بزرگ برایشان سادهتر است.
به این ترتیب است که سرمایهگذاران با روحیههای متفاوت، جذب مدلهای مختلف متنوعسازی میشوند.
موضوع درخواست افزایش حقوق از مدیر خود به شکل های مخلفی اعم از شفاهی (حضوری) و یا غیر شفاهی که نمونه آنرا متن هایی می بینیم که اشخاص بصورت نامه می نویسند و به مدیر عامل و رییس خود می دهند.
تعدادی از دغدغه های افراد را بخوانیم…
امروز دیگه میخوام برم به رییسم بگم، چه زمانی و چطوری بگم که با درخواست من موافقت کنه و در عین حال مدیرم ناراحت نشه؟
آقای عسگری با اینکه نصف منم کار نمی کنه ولی ۳۰۰ هزار تومن بیشتر از من می گیره!
چطوری متن نامه درخواست خودمو بنویسم؟ آیا با درخواست من موافقت میکنه؟
وای من چند وقته اینجا دارم کار میکنم ولی در پستم هیچ فرقی نکرده و هنوزم مثل روز اولم!
من خجالت می کشم که به مدیر بگم که جای کار منو عوض کنه و همینطور میترسم که اینو بگم!
بله؛ این زمزمه ها و فکرهای کارمند یا مدیر میانی است که به دلایل بالا و یا هر دلیل دیگری می خواهد درخواست افزایش حقوق خود را بدهد، در اینجا تعدادی از مهم ترین آنها را اینجا می آورم:
آیا فرصت مناسب برای درخواست افزایش حقوق است؟
زمانیکه شما می خواهید درخواست افزایش حقوق خود را مطرح کنید باید زمان و فرصت لازم برای پرداختن دقیق به آن باشد و نه اینکه نصفه رها شود و یکی از بدترین زمان ها روزهای اول هفته و همچنین ساعت های اول روز خواهد بود که معمولا کمترین فرصت و زمان و درعین حال بیشترین کار خواهد بود و در این زمان ها نیز از درخواست افزایش حقوق خود اجتناب کنید.
مثلاً مدیری را فرض کنید که در روزهای اول هفته یا در ساعت های اول روز کارهای انجام نشده زیادی دارد و حتی فرصت ندارد چند دقیقه ای صحبت کند و به چیز دیگری جز کارهای عقب مانده اش فکر کند و بشدت فکرش مشغول و استرس زیادی دارد، به نظر شما آیا او فرصت خواهد داشت تا به صحبت های گوش دهد؟
آیا انتظار از درخواست افزایش حقوق خود را واضح مطرح می کنید؟
باید درخواست افزایش حقوق شما به شکلی باشد که همکار یا مدیر شما تنها با یک بار شنیدن هدف شما را به راحتی متوجه شود.
اشتباه بزرگی که بسیاری از افراد انجام می دهد درخواست خود را به دلایل مختلفی مثل
• ترس از مطرح کردن
• زیرکی و موزیانه عمل کردن
• خجالت کشیدن
• درخواست غیرمستقیم به دلیل غرور فرد
• ندانستن روش مطرح کردن
• نداشتن هدف مشخصی از درخواست خود
• و…
درخواست افزایش حقوق خود را در قالب نیش و کنایه، مِن مِن کردن، طولانی کردن صحبت و غیره باعث می شوند که نه مدیر متوجه منظور شما خواهد شد و نه شما به هدف خود خواهید رسید.
در بسیاری از موارد به دلیل نیش و کنایه یا موزیانه عمل کردن، صداقت شما زیرسوال خواهد رفت و در نتیجه به شما بدبین خواهد شد و شرایط بیش از پیش بدتر خواهد شد.
پس قبل از اینکه بخواهید هر درخواستی مخصوصاً درخواست افزایش حقوق را بگویید لطفاً هدف خود را بصورت واضح و دقیق مشخص کرده و پس از اینکه آنرا مرور و اصلاح کردید حالا زمان آن رسیده است.
درخواست افزایش حقوق در زمان تنها بودن با مدیر زمانیکه درخواستی از مدیر خود دارید چه خوب است با مدیر خود تنها باشید.
دلایل:
۱- اگر قرار است مدیر به درخواست افزایش حقوق شما را بپذیرد، زمانیکه دو نفر یا بیشتر باشید احتمال کمتر است چون در صورت امتیاز دادن به شما ممکن است نفر بعدی نیز همین توقع را داشته باشد و کار سخت تر خواهد بود.
۲- مدیر موضوعی را بگوید که شما نتوانید در جلوی دیگران خجالت بکشید یا ترس داشته باشید پاسخ مدیر خود را بدهید.
۳- مدیر با شنیدن هر درخواستی که شما دارید برای اینکه در مقابل سایر همکاران به اصطلاح کم نیاورد و جایگاهش پایین نیاید و یا قدرتمندبودن یا استقامت خود را به رخ سایر مدیران یا کارمندان بکشد در برابر درخواست شما مقاومت کند.
زیر تیغ بودن مدیر در زمان درخواست افزایش حقوق !
زمانیکه مدیرتان تحت فشار است و واقعاً به شما نیازمند است اگر در چنین شرایطی درخواست هایی برای خود داشته باشید. مدیر شما تصور خواهد کرد که می خواهید از او سوء استفاده کرده و از شرایط پیش آمده سودی عاید خودتان کنید، در این شرایط نیز درخواست افزایش حقوق شما محکوم به شکست خواهد بود و در صورت پذیرفته شدن درخواست شما، مدیر این موضوع در ذهنش خواهد ماند و به موقع تلافی کار شما را خواهد کرد.
در محل کار هر چه که ارتباطات صمیمی باشد باید یکسری از آداب و اصولی که بین کارکنان و مدیران جاافتاده است حفظ شود.
خب چند مثال کوچک در این رابطه میزنم تا بدانید که منظورم چه آدابی است که کارکنان در حضور رؤسای خود باید درنظر بگیرند:
حتی اگر با مدیر خود بسیار صمیمی هستید و رابطه ای دوستانه دارید از کارهای که احتمال می دهید که مدیر در نزد خود احساس کند که پررو شده اید و بیش از حد به شما آزادی داده است خودداری کنید.
اگر در حضور مدیر خود نشسته اید پاهایتان را بیش از حد باز نگه ندارید و سعی کنید جفت پاهایتان به هم چسبیده باشد.
در حین صحبت کردن تن صدای خود را پایین نگه دارید.
کارهای کوچک مثل آدامس جویدن نیز می تواند نوعی بی احترامی به مدیرتان باشد.
صاف بشینید که کج نشستن نوعی دیگر از بی احترامیست.
حوزه روابط عمومی الکترونیکی در سازمان ها و شرکت های ایرانی دچار تغییرات زیادی شده اند. تغییراتی که از یک طرف نشان از دغدغه مدیران برای بهبود کیفیت اطلاع رسانی و روابط عمومی دارد و از سوی دیگر خلاء منابع راهنما و مراجع آموزشی مناسب دارد.
حوزه های روابط عمومی در محور روابط عمومی الکترونیکی هر ساله دچار تغییر می شوند و این تغییر گاهی به حذف یک بخش و ایجاد بخش دیگر و گاهی به تغییرات بنیادین در شکل اجرایی آن بخش منتج می شود. در نتیجه آموزش مناسب و گاهی آزمون و خطا نتایج مناسبی را به همراه می آورند. نتایجی که امسال به تعداد معدود در آثار جشنواره ملی انتشارات روابط عمومی ملاحظه می شد.
آثار دریافتی در جشنواره امسال در بخش روابط عمومی الکترونیکی عمدتا متعلق به پنج حوزه می شد:
1. سایت روابط عمومی
2. رسانه های اجتماعی
3. چند رسانه ای
4. اینفوگرافیک
5. اپلیکیشن
در حوزه سایت از میان انبوه آثار به تعداد انگشتان دست، سایت هایی ملاحظه می شد که مبتنی بر اصول سئو پی آر یا روابط عمومی اینترنتی طراحی و تولید محتوا کرده بودند. برخی سایت ها هم که در سال های گذشته مورد داوری قرار گرفته بودند، امسال توانسته بودند موقعیت خودشان را به خوبی و در جهت توسعه روابط عمومی اینترنتی ارتقاء دهند.
بهره گیری از ابزارهای نوین و نمایش آنها در سایت یکی از مهمترین پیشرفت های روابط عمومی ها در این دوره به شمار می رفت. سایت ها بهره خوبی از نظر سنجی ها گرفته بودند اما هنوز در این زمینه نیاز به آگاهی و فعالیت است. اینکه فضای تعاملی سایت چگونه در جهت شناخت مسائل سازمان و نه صرفا یک نظرسنجی ساده در مورد کیفیت سایت به کار گرفته شود، مهمترین مساله سایت های روابط عمومی در سال جاری بود. هنوز ما در بحث بهینه سازی برای موتورهای جستجو اشتباهات فاحش در میان آثار ملاحظه می کنیم و این امر نیاز به آموزش روابط عمومی اینترنتی را در کشور بیش از پیش روشن می کند.
در حوزه رسانه های اجتماعی باب های جدیدی باز شده است. روابط عمومی ها عمدتا از تلگرام و اینستاگرام بهره می گیرند. اما هنوز این بهره برداری به صورت کامل انجام نمی گیرد. یعنی اینستاگرام به عنوان یک رسانه اجتماعی هنوز با محتواهای متنی روبروست. این در حالیست که رسانه اجتماعی باید بجا و درست بکار گرفته شود تا نتیجه دهد.
ساخت کلیپ و اینفوگرافیک و بهره گیری اینها در رسانه اجتماعی از مهمترین نقص های آثار در این حوزه بود. در عین حال تعداد بازدید کنندگان در برخی از رسانه های اجتماعی کاملا محسوس بود و نشان می داد که رسانه اجتماعی در بسیاری از روابط عمومی ها به خوبی مورد استفاده قرار می گیرند که اگر خلاء مذکور بر طرف شود، می توانیم بگوییم که در این عرصه روابط عمومی الکترونیک در کشور موفق بوده است.
چند رسانه ای نیز بخشی از رسانه های الکترونیکی به حساب می آیند که امروزه به دلیل تغییر شکل پرزنته کردن مخاطبان، به سمت رسانه های اجتماعی میل کرده اند. در عین حال چند رسانه ای های خوبی در میان آثار وجود داشت که البته در کل تعداد آثار این بخش کاهش چشمگیری داشت. در نتیجه به نظر می رسد این بخش از روابط عمومی کم کم جایگزین پیدا کند یا در آینده حذف شود.
چنانچه در بخش سایت موبایلی امسال این ارزیابی انجام نگرفت. چراکه سایت های امروز قاعدتا باید طراحی واکنش گرا (Responsive) داشته باشند. در عین حال دیده می شد که هنوز سایت هایی با طراحی های معمولی به جشنواره ارسال شده اند که البته تعداد قابل توجهی را شامل می شدند. در نتیجه ما امیدواریم که سال های آینده بخش چند رسانه ای در رسانه اجتماعی و سایت ادغام شده و طراحی های سایت نیز به سمت واکنش گرا شدن پیش برود تا بهره مخاطبان موبایلی از محتوای روابط عمومی ها بیشتر شود.
امسال بخش اینفوگرافیک که به نظر می رسید باید دو سال زودتر در جشنواره مطرح می شد، جزء بخش های داوری بود. در این بخش به دلیل جوان بودن هنوز انتظار کارهای فاخر وجود ندارد. اما در نوع خودش آثار بسیار خوبی دریافت شد. امیدواریم که بحث مدیریت تولید محتوا برای اینفوگرافیک در روابط عمومی ها جدی گرفته شود و در این بخش آثار قوی تری را در سال های آتی شاهد باشیم.
رفتن به سوی مدل های بومی سازی شده و خلاقیت بیشتر گرافیست ها و بهره گیری از اینفوگرافیک در شبکه های اجتماعی و فضاهای مجازی مهمترین چالش های پیش روی روابط عمومی ها در این بخش می باشد و لزوم نگارش آثار قوی در این زمینه و همچنین آموزش های حرفه ای ضروری می نماید.
اپلیکیشن های موبایلی برای سیستم عامل های اندرویت و ios رشد قابل توجهی کرده بود. برخی از آثار به سیستم عامل ویندوز فون هم توجه کرده بودند. سایت اپلیکیشن های جامع که علاوه بر اطلاع رسانی و اطلاع گیری خدماتی را به مشتریان عرضه کند، از اهمیت بسزایی در داوری ها برخوردار است.
همچنین بهره گیری از رنگ سازمانی، دسترسی سریع در سایت سازمان، استفاده راحت و راهنمای فارسی درون اپلیکیشن و خارج از آن که توضیحات مصور و سریعی را به مخاطب منتقل کند، جزو مواردی است که باید به ارسال کنندگان آثار توصیه شود.
در کل روند رو به رشد اپلیکیشن ها در این جشنواره یک زنگ هشدار به روابط عمومی هایی است که در این مقوله وارد نشده اند. به جرات می توان گفت که اپلیکیشن بخش مهمی از آینده روابط عمومی اینترنتی در جهان خواهد بود.
رعایت اصول تشریفاتی به معنای چشم پوشی و یا نادیده انگاشتن آداب و رسوم و سنتهای ملی و مذهبی نیست.
هر تبعهای میبایست ارائه دهنده شخصیت و هویت ملی خود باشد.
تشریفات میبایست تلفیقی از آداب و رسوم و سنن ملی و اصول تشریفات بینالمللی باشد.
بدون هیچ گونه شکی، روابط عمومی چیزی فراتر از تنظیم کردن و ارسال مطالب و مقالات به روزنامه ها و رسانه های عمومی یا پست گذاشتن اعلان های مطبوعاتی است. حوزه گسترده روابط عمومی چندین فعالیت مرتبط را دربرمی گیرد که هدف اصلی همه آنها انتقال پیام هایی خاص با هدف مشخص است. مسئولیت مدیریت روابط بین شرکت و همه مخاطبان عام، به عهده خود شما خواهد بود.
روابط عمومی یکی از آن ارکانی است که می تواند با کمترین هزینه و کمترین زمان ممکن به کسب و کارهایی را که نوآورانه هستند و جنبه های از هم گسیختگی دارند مورد پوشش قرار دهد. عدم توجه به روابط عمومی در شرکت، در نهایت باعث خواهد شد تا از رسیدن به موفقیت های چشمگیر دور بمانید.
روابط عمومی مجموعه ای از اقدامات و کوشش های حساب شده ای است که هر سازمان برای برقراری ارتباط مؤثر و هدفمند با گروه هایی که با سازمان در ارتباطند انجام می دهد. روابط عمومی یکی از مهم ترین قسمت های هر مجموعه فعال در عرصه تجارت به شمار می رود. این در شرایطی است که معمولاً اهمیت این بخش به فراموشی سپرده شده و کمپانی ها صرفاً روی رشد اقتصادی خود متمرکز می شوند.
حال آنکه صاحبان صنایع و شرکت های بزرگ به صراحت اذعان می کنند رویکرد نادرست به بخش روابط عمومی و تلاش برای تقویت آن، یکی از قاتلان فرصت های بزرگ کسب و کار آنها محسوب می شود. امروزه در شرکت های مدرن جهان همانند گوگل یا اپل می توانید پویاترین بخش مجموعه را در قسمت روابط عمومی آن بیابید. برنامه ریزی دقیق، استفاده از نیروی های متخصص به ویژه در حوزه روانشناسی و همچنین بهره برداری از دانش روز در حوزه علوم اجتماعی منتج به ایجاد تیم هایی قدرتمند در قسمت روابط عمومی این شرکت ها شده است.
در رابطه با مزایای روابط عمومی نسبت به تبلیغات، می توان بیان کرد که برای چاپ شدن یا نمایش پیام تبلیغاتی باید مبلغ قابل توجهی بپردازید ولی اگر از روابط عمومی استفاده کنید، نیاز به پرداخت هیچ پولی نیست و نویسنده یا گزارشگر بدون دریافت مبلغ درباره شما، کسب و کارتان و محصولات تان مطلب می نویسد. درواقع او خودش به دنبال اطلاعاتی بوده و با کسب و کار شما آشنا شده است. تأثیر روابط عمومی بسیار بیشتر از تبلیغات است. زمان اثرگذاری و ماندگاری روابط عمومی بسیار بیشتر از تبلیغات است و می تواند تا مدت ها بر میزان فروش شما تأثیر بگذارد. در این تعریف روابط عمومی همان رسانه ها در نظر گرفته می شوند.
توصیه های حرفه ای از مدیران موفق
- مردم درباره آنچه می بینند حرف می زنند. آنها هرچه را بیشتر در مقابل خود ببینند بیشتر به آن اهمیت می دهند. اگر بیشتر به مسائل تجاری اهمیت دهند، در این باره بیشتر صحبت خواهند کرد و ذهن شان بیشتر درگیر این دست مسائل خواهد بود و در شبکه های اجتماعی خود نیز این قبیل مسائل را به اشتراک خواهند گذاشت، اما نمی دانند تمام این اتفاقاتی که رخ می دهند به دلیل به کارگیری تکنیک های روابط عمومی است. روابط عمومی اغلب کم صدا است. کمپین های روابط عمومی بعد از مدت زمان بیشتری نتیجه بخش هستند و یک انجمن واقعی تر و پایدارتری تشکیل می دهند.
- روابط عمومی به شما کمک می کند تا در اذهان مخاطبان و سازمان ها اعتبار خود را کسب کنید. اخبار رسمی با احاطه به فعالیت سازمان ها و شرکت ها، به شما کمک خواهد کرد تا هرچه بیشتر در سطح انظار عمومی پدیدار شده و برند خود را در جایگاه مناسب جامعه جای دهید. درواقع ما با ابزارهای برندسازی و روابط عمومی شما را قادر خواهیم کرد علاوه بر کسب اعتبار، به کسب و کار خود رونق ببخشید.
- روابط عمومی یکی از بخش های کلیدی در شرکت هایی است که کسب و کار تجاری دارند. بیشتر روابط عمومی را به عنوان مبلغ می شناسند درحالی که روابط عمومی فراتر از همه این حرف هاست. بزرگی و کوچکی یک شرکت یا کسب و کار ربطی به وجود یا عدم روابط عمومی ندارد. برای رسیدن به موفقیت در کسب و کار، روابط عمومی نقش مهمی ایفا می کند.
در حالی که قطر (سنگ تمام OIEC در پارس جنوبـی) بهره برداری از این میدان را از سال 1990 آغاز کرده بود، نخستین بهره برداری ایران در سال 2002 در فازهای 2 و3 به ثمر نشست. عقب ماندگی در بهره برداری از فازهای پارس جنوبی در سال های گذشته باعث شده بود که بابت هر روز تأخیر در بهره برداری از آن ها، روزانه 100 میلیون دلار عدم النفع به اقتصاد کشور تحمیل شود، در حالی که برای دستیابی به اهداف توسعه این فازها باید ماهانه یک میلیارد دلار تأمین مالی می شد. در چنین شرایطی، موقعیتی برای قطر فراهم شده بود تا با افزایش برداشت و تخلیه ذخایر مشترک پارس جنوبی با بکارگیری از فناوری و سرمایه خارجی، در غیاب محسوس ایران، یک تاز عرصه باشد.
با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، مهندس زنگنه در همان ابتدای کار، سه دستور گازی را در چارچوب یک برنامه جامع و نقشه راه جدید برای بهره برداری از پنج فاز اصلی صادر کرد که در نتیجه آن فازهای 12، 15 و 16 در سال 1394 به بهره برداری رسید و سرانجام در آخرین هفته فروردین ماه سال «اقتصاد مقاومتی؛ اشتغال و تولید» نیز از فازهای 17 تا 21 پارس جنوبی با حضور دکتر حسن روحانی بهره برداری شدند. با بهره برداری از این فازها، برداشت روزانه ایران با قطر کمابیش برابر شد و کشورمان با بهره برداری از فازهای باقیمانده پارس جنوبی، قطر را در برداشت ذخایر این میدان مشترک پشت سر خواهد گذاشت.
پیامدهای مثبت بهره برداری از فازهای 17 تا 21 در تقویت قدرت ملی، منطقه ای و توسعه اقتصادی ایران بر کسی پوشیده نیست. توسعه پارس جنوبی و افزایش برداشت از آن، افزون بر رونق اقتصادی و صنعتی کشور، منافع ملی و جایگاه منطقه ای ایران را بیش از پیش تقویت خواهد کرد، چرا که ایران در مرکزیت بیضی انرژی دنیا و در مسیر اصلی ترازیت گاز به کریدورهای شمال، جنوب، شرق و غرب قرار گرفته است و دنیا برای تأمین انرژی های فسیلی خود، روی ایران حساب باز کرده است.
همچنین صادرات گاز استحصال شده از فازهای پارس جنوبی به کشورهای همسایه همچون ترکیه، عراق، عمان، پاکستان، افغانستان و بازارهای شرق دور و اروپا، در کنار توسعه واحدهای پتروشیمی در منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی پارس واقع در عسلویه، موجب رونق اشتغال و درآمدزایی ارزی شده است و سبد صادراتی کشور را متنوع خواهد کرد. نکته مهم دیگر با توجه به اثبات کارآمدی دانش و توان فنی و مهندسی داخلی در اجرای این پروژه ها، زمینه صدور آن نیز در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی هموار و فراهم شده است.
با از سرگیری و افزایش صادرات میعانات گازی که در دوران تحریم امکان فروش آن میسر نبود و حجم عظیمی از میعانات گازی تولیدی ایران روی آب ذخیره شده بود، دروازه های جدیدی را برای تثبیت سهم شایسته و بایسته ایران در بازارهای جهانی انرژی گشور. با توجه به پایین بودن نسبی هزینه های تولید گاز در ایران، استراتژی فروش و قیمت گذاری کارآمد نوین برای دستیابی به بازارهای جدید، به طور قطع در دستور کار قرار خواهد گرفت.
مازاد گاز تولیدی پارس جنوبی که در بخش خانگی، نیروگاه ها و صنایع کشور مصرف می شود، در کنار کاهش مصرف داخلی، می تواند ظرفیتی را برای تخصیص خوراک بیشتر به واحدهای پتروشیمی فراهم کند. افزون بر آن، استخراج گاز هلیوم و استفاده از گازهای خروجی مشعل های پارس جنوبی می تواند برای تولید برق و همچنین سوخت کربن خنثی به کار گرفته شود.
به طور قطع ایران می تواند با بهره برداری کامل از فازهای تعریف شده برای توسعه پارس جنوبی، 30 درصد تجارت جهانی گاز را در اختیار بگیرد که این امر، نقش مهمی در تقویت و ارتقای موقعیت ژئواکونومیک و ژئو استراتزیک ایران ایفا کند.
در این میان، مجموعه اویک مسئولیت اجرای صفر تا صد مگاپروژه فازهای 20 و 21 را بر عهده داشته و در بهره برداری و به ثمر رساندن طرح توسعه فازهای 17 و 18 پارس جنوبی هم مشارکت فنی و تخصصی ویژه ای داشته است، از این رو، مدیران و کارکنان گروه مهندسی و ساختمان صنایع نفت (OIEC) بسیار مفتخر و خرسندند که در تحقق اهداف عالیه کشور و تقویت منافع ملی از محل توسعه میدان های نفتی و گازی کشور به ویژه پارس جنوبی سهم داشته و در این مسیر خدمت کرده اند. حضور فعال اویک در ساخت مجتمع های ان.جی.ال و جمع آوری گازهای همراه نفت و جلوگیری از سوختن و هدرروی این ثروت ملی هم یکی دیگر از افتخارات این مجموعه است و بر آنیم که تا سر حد امکان در این حوزه خدمتگزار تخصصی باشیم.
اعتماد کارفرمایان و کارشناسان به مجموعه اویک تنها یکی از آیت های موفقیت این گروه بزرگ در تحقق برنامه ها و پروژه هایی است که مدیون مدیریت حرفه ای و نیروی انسانی توانمند آن است. اگرچه نقاط ضعفی در طول سه دهه عمر اویک وجود داشته است، اما نباید فراموش کرد که یک شرکت ایرانی حالا به یکی از بزرگترین شرکت های پیمانکاری در خاورمیانه ملقب شده است و با استراتژی مدونی که در این حوزه ترسیم کرده است به یک شرکت جهانی تبدیل خواهد شد.
در همین راستا و بر اساس پارادایم ورود اویک به بازارهای جهانی، روابط عمومی این شرکت معظم، پیوسته کوشش کرده است تا با نقش حمایتی و با ساماندهی به امور اطلاع رسانی، فرهنگی و اجتماعی خود به ویژه در هنگامه هایی همچون بهره برداری رسمی از مگاپروژه های ملی، با بکارگیری روش های نوین، سهم خود را در مسیر اهداف سازمانی ادا کند و به قدر خود در توسعه اجتماعی و فرهنگی و همچنین پایداری توسعه اقتصادی و منافع حاصل از آن در محیط های پیرامونی شرکت و پروژه هایش نقش ایفا کند.
در رویکردهای نوین روابط عمومی ها در شرکت های نفتی، مدیریت کیفی شامل تحقیق، برنامه ریزی، اجرا، ارزیابی، تجاری سازی، مدیریت رویدادهای خبری و دیجیتالی شدن در دستور کار قرار می گیرد. مطالعات اجتماعی، برنامه ریزی، ارتباطات بیرون و درون سازمان، انتشارات، ارتباطات الکترونیک، تبلیغات و ارتباطات رسانه ای، مستندسازی تصویری، تولید محتوای رسانه ای، برگزاری همایش ها و سمینارها، حضور در نمایشگاه ها و... از محورهای اصلی فعالیت روابط عمومی ها در شرکت های نفتی است.
روابط عمومی ها پس از تولید ایده و خلق اندیشه های تازه در راستای منافع سازمان، برای نشر و اشاعه آنها از ابزارهای خاصی استفاده می کنند که سرعت انتقال پیام به مخاطبان هدف را بسیار زیادتر و پویاتر می کند. تولید و نشر مجله های تخصصی و گاهنامه های مناسبتی، کتاب های علمی کم تیراژ، داده نماهای علمی، تولید فیلم مستند و تیزر تبلیغاتی، انیمیشن، موشن گرافی، کاتالوگ و... از جمله این ابزارهاست که به نوعی حافظه جمعی و مستند عملکرد سازمان به شمار می رود.
هدایت، کنترل و جهت دهی به افکار، ماورای خبر در عرصه های مختلف، این روزها چنان علایق تصمیم سازان و تصمیم گیران را به خود معطوف داشته که توجه به راهبردهای رسانه ای، اهمیت زیادی پیدا کرده است. روابط عمومی اویک هم در هنگامه هایی همچون راه اندازی و بهره برداری از طرح های ملی و ابرپروژه های بزرگ اقتصادی که مجری آن بوده، راهبردهای رسانه ای دقیقی را به کار گرفته است تا بر افکار عمومی اثر مثبت بگذارد.
روابط عمومی شرکت مهندسی و ساختمان صنایع نفت (OIEC) همواره تلاش کرده است تا با طراحی و هدایت برنامه های اطلاع رسانی منسجم، هماهنگ و هدفمند، جایگاه و توانمندی تخصصی خود را در اذهان مخاطبان عام و خاص هدف خود، آنچنان که شایسته است، تبیین کند و با استفاده از تکنیک ها و شگردهای رسانه ای و با حضور پررنگ، پرتکرار و ملموس در رسانه های مختلف، در منتالیتی و ذهنیت عمومی مخاطبان عمومی و تخصصی خود، به خوبی نقش ببندد.
روابط عمومی اویک در عین حال در یک رویکرد تازه و الگویی نوین، بازنگری ساختار و معماری ساختاری پویا و هماهنگ و همافزا در سازمان خود را متناسب با نیازهایش در دستور کار خود قرار داده است تا بستر مساعدی را برای ظهور و بروز اطلاع رسانی سیستماتیک و هدفمند در این عرصه فراهم و نیازهای فرهنگی، ارتباطاتی و اطلاع رسانی یک شرکت بزرگ بین المللی اکتشاف و تولید نفتی را برآورده کند.
هر شرکت، سازمان، یا نهادی برای رسیدن به هدف هایش، مجموعۀ معینی از برنامه ها و فعالیت ها را انجام می دهد که معمولا این هدف ها زمینه های لازم برای رسیدن به برنامه ها را فراهم می سازند و هر برنامه می تواند در برگیرندة چند فعالیت باشد. باگذشت زمان، امکان ارزیابی فعالیت ها و برنامه ها و حتی هدف ها پدید می آید. در مسیر این ارزیابی، درستی و مناسب بودن هدف، مطلوبیت و علمی بودن برنامه ها، و کارایی و ثمربخشی فعالیت ها در بوتۀ سنجش و ارزشگذاری قرار می گیرند و سرانجام، میزان تحقق هدف ها تعیین می گردد. علاوه بر آن، نقاط قوت و نقاط ضعف در همۀ حوزه ها شناسایی می شوند. همۀ این اقدامات، با این نیت انجام می گیرند که زمینه و امکان اتخاذ تصمیمات منطقی و بهبودبخش فراهم آیند.
در 22 شهریور ماه 1299, همان روزی که زنده یاد شیخ محمد خیابانی به شهادت رسید, در تبریز انسانی متولد شد که نغمه تلاش هایش را مردم به یاد داشته و خواهند سپرد . سخن از دکتر نطقی است.
پدر علم و یا بهتر بگوییم هنر روابط عمومی در ایران . کسی که باور داشت به جای لعن تاریکی باید شمعی افروخت و جای گوشه نشینی و مذمت بسیاری از کاستی در سازمان ها و ادارات ، کمر همت به اصلاح آن بست .دکتر نطقی پدر روابط عمومی ایران معماری بود که می خواست دیواری بسازد محکم که تا سال های سال پا برجا بماند که اگر سازمان های کنونی مشتری مداری ، تکریم ارباب رجوع ، شفافیت در انجام کارها ، همدلی کارکنان و مهم تر از همه تعامل و پاسخ گویی مناسب با رسانه ها را سرلوحه خود قرار داده و در منشور اخلاقی خود به عنوان اصل های اساسی یاد می کنند و چندین کارگاه آموزشی جهت نهادینه سازی این اصول برای کارکنان خود برگزار می کنند همه و همه مدیون این هنر نوپا در عرصه مدیریت یعنی روابط عمومی است.
دکتر حمید نطقی ، نخستین کسی است که طرح ایجاد روابط عمومی در ایران را بنیان نهاد.او مشوق و محرک تاسیس انجمن روابط عمومی در ایران است. در خارج از دانشگاه هم به عنوان مشاور ، با بسیاری از دفاتر روابط عمومی ها همکاری داشت. او نخستین استادی است که مبانی و تئوری های روابط عمومی را تبین کرده و کتابی نیز با نام مدیریت و روابط عمومی دارد .اگر اکنون روابط عمومی را هنری از هنرهای بشری می دانیم و لزوم آن را در هر سازمان احساس می کنیم و در چارت سازمانی هر نهاد صنعتی،تجاری ، خدماتی و فرهنگی پس از مدیریت و هیات مدیره این روابط عمومی است که می درخشد باید به حق به نقش بی بدیل دکتر نطقی اشاره کرد .
این انسان عزیز که به عظمت این هنر پی برده بود رنج ها متحمل شد و سال ها کوشید تا چنین ارگانی در هر سازمانی نهادینه شود . چنین ارگانی که اگر نبود انگار قلبی از کار افتاده است . همان گونه که هیچ جانداری بدون قلب نمی تواند به حیات خود ادامه دهد روابط عمومی نیز قلب سازمان ها و تضمین کننده حیات آنهاست .سازمان های کنونی ما اگر به حیات خود ادامه می دهند در درجه اول مدیون دکتر نطقی هستند. وی انسانی راستین بود و به اهمیت صداقت و شفافیت در انجام کارهای هر سازمان واقف شده بود . همان گونه که در خاطرات شخصی خود چنین یاد شده است "از دوره ای که تمایل برخی اشخاص را به پنهان کاری احساس کردم و دیدم که فساد ، اغلب زیر این پرده آشیان می گیرد و در تاریکی شب بهترین یار و یاور راهزنان است ، به فضایل آنچه بعدها شفافیت نام گرفت پی بردم و مدیریت روابط عمومی را کلید حل این مشکلات شناختم".
دکتر نطقی در مورد روابط عمومی سخنان بسیاری گفته است که تا به امروز سرمشق فعلان روابط عمومی بوده است وی معتقد بود روابط عمومی در متن است نه در حاشیه، ضرورت است نه در لوکس، در خود مدیریت است نه در بیرون آن، پس حق داریم بگوئیم هر مدیریتی سزاوار روابط عمومی ای است که دارد.
روابط عمومی از مدیریت جدا نیست و با آنچه که به عنوان چرخ پنجم ارابه به تنه برخی مؤسسات می چسبانند، فرق بسیار دارد. در نتیجه مطالعات متعدد و ممارسات ایشان بود که اکنون روابط عمومی به جایگاه کنونی خود رسیده است و سازمان ها دریافته اند بی وجود چنین نهادی راه به جایی نخواهند برد . این انسان بزرگ برای به تاسیس چنین پایگاهی در سازمان ها راه ها ی بسیار ی را پیمود و با اشخاص بسیاری ملاقات کرد .
دکتر نطقی پس از آنکه در رشته حقوق از دانشگاه تهران دانشنامه کارشناسی دریافت می کند راهی ترکیه می شود و دکترای خود را در رشته حقوق بین الملل از دانشگاه استانبول دریافت می کند.
وی علاوه بر تدریس, به زبان های فارسی, ترکی (آذری, استانبولی, جغتائی), عربی, انگلیسی, فرانسوی, آلمانی و اسپانیولی احاطه کامل داشت از جمله تالیفات مهم و تاثیر گذار وی در عرصه روابط عمومی باید به به تدوین اولین کتاب در زمینه روابط عمومی با نام "مدیریت در روابط عمومی" پرداخت که در سال 1349 شمسی از سوی انتشارات دانشکده علوم ارتباطات انتشار یافت.وی در بخش دیگری از خاطراتش به مسیر دشواری که در این راه پیموده است اشاره می کند "نخست از کتاب های مربوط به این حوزه چند جلدی تهیه کردم ، سپس حاصل خوانده های خود را با آثار نیاکان و نامداران کشورمان سنجیدم و این ترکیب را سخت پسندیدم .
سپس در هشت سازمان خارجی بزرگ که به مطالعه و مداقه آن دست یافتم ، عزم جزم کردم و در جستجوی راه حلی برای تدریس و تعمیم روابط عمومی سالم و پاسخ گوی نیازهای جامعه ما و متکی به فرهنگ خود از پای ننشستم .از یمن بخت بیدار , جمعی از استادان پرکار ، اندیشه مند و هوشیار از هر گوشه و کناری ( که بعدها ، دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی نام یافت ) گرد آمده بودند و به مسائل ارتباطی می اندیشیدند و به خصوص بنا به سابقه فعالیت ها ، به مسئله روزنامه نگاری توجه بیشتری داشتند و مسایل دیگر ارتباطی از قبیل روابط عمومی را نیز مد نظر داشتند .
از سوی دیگر در سال 1327 رییس روابط عمومی شرکت نفت ( هنگام جنگ دوم جهانی ) مارشال مونتگمری بود که بر انتخاب اعضای اولین گروه روابط عمومی نظارت داشت . او تحصیل ، سابقه نویسندگی و ذوق مرا مناسب این کار تشخیص داد و بدین گونه تطبیق اصول روابط عمومی برای اولین بار در ایران و شاید شرق میانه به عهده ما افتاد . این دوران ، فرصت بی نظیری برای قرار گرفتن روابط عمومی در یک مدرسه بود . بزرگترین یار و یاور من در آن هنگام، کتاب های حجیمی بوند که از خارج وارد می کردیم و من با ولع تمام می خواندم . تنها دیدارهایی که اگر دست می داد از آن غفلت نمی کردم , دیدار با متخصصان ارتباطات بود که برای دریافت و درک جهات مختلف ارتباط و روابط عمومی منابع مغتنمی بودند.
در این میان از آثار گذشتگان خودمان باید یاد کرد و ارزش آن ها را باز شناخت " و اینچنین بود که روابط عمومی پا به عرصه هستی سازمان ها نهاد . از این شخصیت اندیشمند, آثار قلمی متعددی به یادگار مانده, از جمله سرمقاله هایش در مجله وارلیق است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی, سال ها زینت بخش این مجموعه فرهنگی می گردید. این دانشمند وارسته که از جمله نخبگان علمی طراز اول کشور بود, پس از مبارزه ای طولانی با بیماری جانکاه, در روز جمعه 25 تیرماه 1378 ، با تربیت هزاران شاگرد ، که هرکدام امروزه خود استاد در این رشته می باشند جهان را ترک و به ملکوت اعلا پیوست .اما پرواز شکوهمندانه وی وی هماره در خاطره و یاد تمامی فعالان علوم ارتباطات اجتماعی کشور چه در عرصه رسانه و چه روابط عمومی در یادها و خاطره ها باقی خواهد ماند.
روابط عمومی ها چه در سازمان های دولتی یا در بخشی خصوصی و یا سایر نهادها وظایفی دارند که یکی از آنها ایجاد و پل ارتباطی با مخاطبان خود است که مخاطبان ممکن است در حوزه کاری آنها مشتریان شان باشند یا مخاطبانی در حوزه فرهنگ و خدمات باشند.
بخشی از کار روابط عمومی ها نیز در ارتباط با ارتباطات درون سازمانی است، شهروندان جامعه ما حقوقی دارند نظیر حق آموزش که طبیعاً در آموزش و پرورش و دانشگاه ها این حق بایستی محفوظ باشد و شهروندان از آن استفاده کنند یا اگر بگوییم حق بر استاندارد که حق استفاده به شهروندان از خدمات و کالاهای استاندارد است اشاره کنیم. این حق زمانی تحقق می یابد که روابط عمومی ها اول این حقوق را خوب معرفی کرده و راه های دستیابی به آن را نیز به شهروندان معرفی کنند. مثلاً اگر خدماتی دریافت کردم مطمئن باشم استاندارد است، مثلاً در آموزش نهادهای مسئول نظیر وزارت علوم نسبت به حقوق شهروندان در حوزه های مختلف است که روش های گوناگونی نیز دارد که این از طریق پیگیری و اطلاع رسانی قابل تحقق است.