پاسخگویی یکی از ابزارهای کلیدی مدیریت علی الخصوص مدیریت دولتی نوین از جمله «روابط عمومی» در شرایط کنونی است. همین امر سبب شده است که به این موضوع از جهات و زوایای مختلفی پرداخته شود. لذا آنچه که بسیار حایز اهمیت مینماید ایجاد یک نظام پاسخگویی کارآمد و جامع است که بر اساس آن بتوان اطمینان یافت که رفتار و تصمیمات کارگزاران، در جهت تأمین منافع مردم است و سازمانها و دستگاههای اجرایی دولت، در راستای منافع جامعه گام بر میدارند. بعلاوه، پاسخگویی یک فضیلت و به منزله یک ویژگی مثبت برای مردم، کارگزاران و سازمانهای دولتی است که به موجب آن همه ملزم به ارایه توضیح درباره رفتارها، تصمیمات و عملکردهای خود هستند و این امر اگر محقق شود موجب تقویت رابطه بین شهروندان و دولت و افزایش اثربخشی و شفافیت در عملکرد سازمانها و شرکتها، کاهش فساد، افزایش انسجام، مشروعیت نظام سیاسی و ارتقای منفعت عامه خواهد شد.
«اون هیوز» در کتاب «مدیریت دولتی» می گوید رابطه دولت و شهروندان، سیستم پاسخگویی را شکل میدهد که به موجب آن سازمانهای دولتی وظایف مربوط را انجام میدهند و به شهروندان اجازه میدهند که وظایف ساده را انجام دهند مشروط بر این که وکیل از حد خود تجاوز نکند و پاسخگو باشد. هر دولتی نیازمند یک سیستم پاسخگوست و لازمه دموکراسی، داشتن یک سیستم پاسخگویی مناسب است. سازمانهای دولتی، به وسیله مردم و برای مردم ایجاد میشوند و باید در برابر آنها پاسخگو باشند.
بنابراین «مردمسالاری» ایجاب میکند دولتها در برابر مردم که قدرت را به آنها تفویض کردهاند، پاسخگو باشند. مردم حق دارند با استفاده از حقوق شهروندی و حق پاسخخواهی از نحوه مصرف منابع مالی عمومی و کارایی و اثربخشی برنامههای مقامات منتخب و میزان تأثیر اجرای برنامههای یاد شده در ارتقای سطح رفاه خویش، آگاه شوند. همچنین مدیران دولتی باید در برابر تصمیمهایی که میگیرند و اقداماتی که انجام میدهند، پاسخگو باشند.
پاسخگویی بدون بهرهگیری از یک سیستم اطلاعاتی مناسب، امکانپذیر نیست. سیستمی که در واقع یک جریان منصفانه و صحیح اطلاعاتی را بین دولت به عنوان پاسخگو و مردم و نمایندگان ایشان به عنوان پاسخخواه برقرار کند و به پاسخ خواه این اطمینان را بدهد که دولت منابعی را که در اختیار میگیرد به نحوی مناسب و در جهت هدفهای مصوب نمایندگان ایشان مصرف میکند.»
با توجه به مطالبی که از نظر گذشت میتوان نتیجه گرفت پاسخگویی یکی از چالشهایی است که دولتها امروزه با آن مواجه هستند. نظام اداری ایران در این حوزه با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکند و متأسفانه با وجود بخشنامهها و آییننامههای فراوان، فقدان یک سیستم پاسخگویی مناسب در سازمانها و شرکتهای دولتی احساس میشود و با همه تلاشهای صورت گرفته هنوز در برابر وظایف، تصمیمات و عملکردهای خود پاسخگو نیستند. به نظر می رسد تلاش برای رفع این معضل احتیاج به عزم ملی و همگانی دارد و بیشک در پرتو همکاری گسترده و همهجانبه مردم و دولت میتوان به این مهم دست یافت.
علاوه بر آن، از روابط عمومی ها انتظار میرود در قبال عملکرد و فعالیتهای سازمان خود، جوابگو و پاسخگو باشند. کسانی که در حوزه روابط عمومی دولتی فعالیت میکنند باید به اقدامات بهتری دست بزنند و در هر صورت درباره تصمیمات و اقدامات مذکور توضیح بدهند. پاسخگویی با مکانیسمهای مختلفی حاصل میشود که به منظور جلوگیری از فساد وضع شدهاند و تضمین میکنند که کارکنان دولت در مقابل اعمال خود پاسخگو و در دسترس مردم هستند. روابط عمومیها، مسئول مستقیم پاسخگویی در سازمانهای دولتیاند.
اولین و مهمترین درس «مدیریت»، پاسخگویی نسبت به امور و فعالیتایی است که در حیطه مسئولیت مدیر رخ میدهد. مدیر باید از طریق دریافت بازخورد کارشناسی، به خواستههای مخاطبان خود احترام بگذارد و مردم را از جریان کار و برنامههای خود مطلع سازد. البته این امر زمانی محقق خواهد شد که از یک سو اطلاعاتی جامع و درست از عملکرد سازمان و نتایج سیاستهای آن در دسترس مردم باشد و از سوی دیگر، مدیر آمادگی و ظرفیت شنیدن حرفهای افراد جامعه را داشته باشد و حقوق شهروندی را محترم بشمارد.