باگذشت حدود70 سال از ظهور اولین واحد روابط عمومی در ایران، حالا بیشتر از هر زمانی ضرورت پیشروی آنها را به سمت توسعه احساس میکنیم. گرچه باوجود گذشت بیش از نیم قرن از عمر این نهاد در کشورمان، هنوز ابهامهای بسیاری در مورد نقش و کارکرد روابط عمومیها به چشم میخورد؛ اما تردیدی نیست که با برنامهریزی منسجم و تعیین نقش و رسالت این نهاد، میتوان از آن بهعنوان بازویی قدرتمند در پیشبرد اهداف توسعه محور بهره گرفت.
روابط عمومی توسعهبخش، ساختاری مشتریمدار دارد و نه تنها بیانگر اهداف، دستاوردها و توانمندیهای سازمان به مشتریان بالقوه و بالفعل، رقبا، شرکای تجاری و همصنفان است، بلکه در برابر کاستیهای موجود در فعالیت سازمان نیز پاسخگو بوده و همواره در صدد برطرف کردن تردیدها و ابهامهایی است که در ذهن مشتریان سازمان نقش بسته است.
به عبارت دیگر، میتوان گفت، روابط عمومی توسعهبخش، در هر زمان و هر مکان پاسخگوی مشتریان است و برای تحقق استراتژیهای سازمان، مدیران و کارکنانی را که با تمامی ارکان سازمان همسو و هم هدف هستند، به خدمت میگیرد؛ مدیرانی انتقادپذیر که با سعهصدر خود، ظرفیت پذیرش نقد را در سازمان بالا برده و از آن نه بهعنوان یک تهدید، بلکه بهعنوان فرصتی برای رفع کاستیها و توانمندتر کردن سازمان بهره میبرند.
مدیران انتقادپذیری که در روابط عمومیها چرخ توسعه را به حرکت درمیآورند، تفاوتی میان مشتریان راضی و مخاطبان سختگیر و ناراضی سازمان قائل نمیشوند. از نظر آنها توسعه سازمان جز با پاسخگویی به تکتک شکایات، سوالها و ابهامها میسر نمیشود. دغدغه این مدیران، جلب رضایت تمامی مشتریان، فارغ از تحصیلات، طبقه اجتماعی و اقتصادی آنهاست.