سازمانهای خلاق خصوصیات ویژهای دارند که مهمترین آنها انعطافپذیری در رویارویی با بحرانهای ناشی از رقابتهای اقتصادی است. یکی از دلایل معرفی نظریه اقتضایی مدیریت، همانا پاسخگویی به عوامل محیطی و دارا بودن یک نظام باز در رویارویی با تغییرات صنعتی، بازرگانی و اقتصادی بوده است. سازمانهای انعطافپذیر با مسائل و تنگناها برخوردی منطقی و محققانه دارند و در صورت نیاز به تغییر و تحول، پس از بررسی دقیق و عالمانه آن را اعمال میکنند. سازمان خلاق دارای عناصری بدین شرح است:
1. ساختار خلاق
ساختار سازمان، نمایانگر روابط واحدها و میزان انعطافپذیری آن است.
سازمانهایی که دارای ساختار غیر قابل انعطاف هستند برای ایجاد همکاری و
وحدت در دوران بحران، دچار آشفتگی میشوند. در حالی که سازمانهایی که
امکان برقرار کردن رابطه، خصوصاً رابطه غیررسمی و انطاف پذیر را در ساختار
خود پیش بینی میکنند، عوامل مثبت و مؤثری برای ترغیب و رشد خلاقیت و
نوآوری در سازمان خود بوجود میآورند.
برای رویارویی با مشکلات، ساختارهایی مانند، ساختار طرح (Project structure)، ساختارماتریسی (Martix structure)، ساختار مولکولی (Structure (Molecular ساختار ادهو کراسی (Adhocracy Structure) بوجود آمدهاند که از ماهیت انعطافپذیر و مقتضی بر طرح یا زمان برخوردارند.
2. محیط خلاق
اصولاً خلاقیت و
نوآوری در محیط نامناسب و نامطلوب متبلور نمیشوند. محیط نامطلوب برای
ترغیب و پرورش خلاقیت، محیطی است که کارمندان را از ریسک کردن باز میدارد و
بگونههای مختلف بر کارکنان فشارهای کاری وارد میکند.
در محیط نامطلوب برای پرورش خلاقیت، از اندیشههای جدید و نو بیشتر انتقاد
میشود و تمایلات و دگرگونی و تغییر با مقاومت و ممانعت تقابل میکند.
بررسیهای یکی از صاحب نظران حاکی از آن است که بعضی از مدیران، خلاقیت را
در سازمان خود بگونههای مختلف از بین میبرند و مانع بروز و شکوفایی آن
میشوند. در واقع خلاقیت در محیطی که فاقد انگیزه آزادی و محرک باشد بوجود
نمیآید.
یکی از روشهای مهم متبلور کردن خلاقیت،
ایجاد فضای محرک، مستعد و بطور کلی خلاق است؛ به این صورت که مسئولان
سازمان باید بطور مستمر آماده شنیدن اندیشههای بدیع و نوین باشند و مشوق و
ترغیب کننده کاوش و پوییدن اندیشههای جدید و روشهای نوین برای انجام
کار.
از دیگر خصوصیات محیط خلاق، آن است که افراد
به یکدیگر اعتماد و اطمینان دارند و میتوانند خطرهای روانی را برای ابراز
کردن احتیاجات و ترسهای عمیق خود بپذیرند. "ارنست ویل" بر این باور است
که بوجود آوردن محیط خلاق و نوآور شاید مهمترین عامل در تضمین بقای سازمان
برای عرضه اندیشههای جدید و بکر است. محیط مناسب برای بروز خلاقیت، نه فقط
انگیزش را در افراد برای ابراز تفکر جدید و خلاق ترغیب میکند، بلکه سبب
میشود که سازمان آسانتر بتواند افرادی را که دارای این ویژگی ارزشمند
هستند برای تقویت کادر تخصصی خود انتخاب کند.
3. افراد خلاق
تواناییهای خلاق به خودی خود در سازمان بوجود نمیآید، مگر آنکه افراد
درون سازمان از ویژگیهای خاص افراد خلاق برخوردار باشند. این افراد
ویژگیهایی دارند که آنها را از دیگران متمایز میکند. مهمترین ویژگیهای
آن عبارتند از:
• افراد خلاق، بخش عمدهای از وقت و انرژی خود را صرف توجه دقیق به اطراف خود میکنند.
• این افراد ازکنجکاوی فوقالعاده
برخوردارند و بطور مستمر در جستجوی موضوعات پیچیده، جدید و ناشناخته و
عجیب. به همین علت در مقایسه با افرادی که از توانایی خلاقیت کمتری بر
خوردارند، پرسشهایی بیشتر و پیچیدهتری مطرح میکنند.
• حل مشکلات و مسائل توسط افراد از اصالت خاصی برخوردار است.
• افراد خلاق انعطافپذیرند و در عرضه راه
حل و اندیشه بکر و بدیع آمادگی بسیاری دارند. آنها با استفاده از این ویژگی
دارای توانایی تعقیب و دستیابی به راه حل مشکلات از راههای مختلف هستند.
• افراد خلاق به استقلال و ناهمنوایی تمایل
دارند و در برابر دستورهایی که برخلاف میل و اعتقادشان است سرپیچی میکنند،
به این سبب اعمال مدیریت سنتی در مورد افراد خلاق در سازمانها بسیار
دشوار است.
• افراد خلاق مسائل بسیار پیچیده را به مسائل ساده ترجیح میدهند و با علاقه بسیاری برای یافتن راه حل آنها میکوشند.
4. گروه خلاق
گروه خلاق گروهی است که تمام اعضای آن بتوانند با تشریک مساعی مؤثر جهت
دستیابی به روشهای حل مسائل که مسئولیت آن را برعهده گرفتهاند، فعالیت
کنند. گروههای خلاق راهحلهای مؤثر را با کمترین وقت، انرژی و منابع بدست
میآورند. هنگامی که اعضای یک گروه مسئولیت عرضه روشهای خلاق برای حل
مسائل تخصصی را دارند، روشهای پیشنهادی گروه همیشه ارزشمندتر از
پیشنهادهایی است که یک شخص بصورت انفرادی عرضه میکند. بنابراین، نقش
گروههای خلاق در سازمان بسیار مؤثر است.
تشکیل گروههای خلاق درسازمان باید با تعمیق و بررسی بسیار و با استفاده از تجارب بدست آمده در مؤسسات دیگر انجام گیرد.
عوامل مورد توجه عبارتند از:
• شناسایی افراد خلاق؛
• ایجاد سازماندهی مناسب؛
• توجه به روابط و رفتار سازمانی؛
• چگونگی جمعآوری ایدههای نو؛
• شناخت روشهای توسعه خلاقیت؛
• توجه به ویژگیهای فرهنگی، مقتضیات و ظرفیتهای موجود جامعه.
5. رهبر سازمان خلاق
سازمان و گروه خلاق به رهبری نیاز دارند که در ایجاد و نگهداری فرهنگ خلاق
داخلی و در ترغیب و ایجاد انگیزه برای رفتار خلاق افراد و گروههای درون
سازمانی کوشا باشد. رهبر سازمان خلاق باید متواضع و آزاد اندیش باشد و عرضه
اندیشهها و تفکرات بدیع را تشویق و ترغیب کند.
رهبر خلاق کسی است که بتواند در فرهنگ
سازمان تاثیر گذارد و به عنوان طراح اجتماعی سازمان خود، در خلاقیت و
نگهداری عوامل فرهنگی آن توانمند باشد. "وارن بنیس" پس از بررسیهای مستمر
در مورد الگوهای رفتاری رهبران سازمانهای خلاق میگوید که چهار توانایی در
رهبری سودمند است:
• مدیریت توجه (Management of Attention). توانایی شکل دادن بینش جمعی و تمامی کارکنان در این بینش؛
• مدیریت معنی (Meaning Management of). توانایی بیان این بینش بطور محسوس، معنادار و موثر بر احساسات و عواطف؛
• مدیریت اعتماد (Management of Trust). توانایی جلب و حفظ اعتماد کارکنان؛
• مدیریت خویشتن (self Management of). آگاهی از تواناییها و خصوصیات
ویژه خود. استفاد بهینه از آنها، حفظ روحیه موفقیت و دوری از شک و تردید
نسبت به خود.