برخی از سازمان ها از الگوی ارتباطات دوسویه استفاده می کنند در حالی که برخی دیگر، به ندرت و از روی اکراه، نسبت به انتشار اطلاعات برای مخاطبان خود اقدام می کنند. به نظر «مارا» ارتباطات دو سویه، جزء لاینفک کسب موفقیت در هر ارتباطی است. این ضرورت بویژه در زمان وقوع بحران، بیشتر هم می شود. او همچنین عنوان کرده است که وجود فرهنگ ارتباطی در درون سازمان، موفقیت ارتباطات سازمان در زمان وقوع بحران را بسیار بهتر تضمین می کند تا وجود یا عدم وجود یک برنامه ارتباطی برای مدیریت بحران.
او همچنین، بر بسیاری از مدیران خرده می گیرد و شکایت می کند که چرا آن ها، ارتباطات بحران را امری بسیار ساده پنداشته و تنها برنامه ای که برای مدیریت بحران در نظر می گیرند، استفاده کردن از ارتباطات بحران است. «مارا» فرهنگ ارتباطی را از نظر ارتباطات دوسویه غنی دانسته و آن را گونه ای از فرهنگ می داند که منجر به ارتباطات موفق بحران می شود.
نظر او این است که یک فرهنگ ارتباطی قوی و پیشگیرانه می تواند عدم وجود یک برنامه ارتباطی برای بحران را جبران کند، اما در عین حال، عکس این قضیه نیز صادق است یعنی وجود یک فرهنگ ارتباطی قدرتمند اما بسته و دفاعی، می تواند منجر به خنثی شدن مزایای برنامه مدیریت ارتباطات بحران شود.