برای تحقیق و پرورش خلاقیت، تنها آموزش مطالب یا برنامهریزی برای توسعه استعدادهای خلاق کافی نیست؛ بلکه باید به افراد کمک کرد نقاطی را که انگیزه و مهارتها با یکدیگر منطبق هستند با محل تقاطع خلاقیت را تشخیص دهند. این محل ترکیب پر قدرتی است چرا که در این نقطه امکان خلاقیت فراهم میشود.
برای رشد خلاقیت میتوان از این ترکیب پر قدرت بیشترین استفاده را بعمل آورد. یک مدیریت موفق میتواند این محل تقاطع را در سازمان خویش یافته و از این ترکیب بهره زیادی ببرد در نتیجه سازمانی پویا، فعال، نوآور و پیشرو خواهد داشت.
برای بهرهمندی از محل تقاطع، تحلیل دقیق و عمیقتری از عناصر، عوامل و شرایط مؤثر در شکلگیری آن محل لازم است.
بنابراین پرداختن به مدیریت خلاقیت مستلزم افزایش دانش و اطلاعات تخصصی مورد نیاز درباره موضوع مورد نظر، آشنایی با روشهای تفکر و کار خلاق و استفاده از آنها در انجام امور می باشد.
روشهای متعدد بسیاری برای ایجاد اندیشه خلاق و کمک به افزایش این توانایی در افراد تبیین شده است؛ نظیر یورش فکری، سینکتیکس، فهرست پرسشها و... محور اصلی اغلب این روشها شکستن قالبهای فکری با استفاده از راهبردهای موثر زیر است:
1. جلوگیری از قضاوت فوری با یک مهارت اساسی در خلاقیت، چرا که داوری فوری درباره یک راه حل مانع راهحلهای ابتکاری میشود. برای جلوگیری از داوری زود هنگام فرد باید تمام عوامل یعنی پرداختن به هدفهای مسئله، بررسی راههای مختلف و توجه به نتایج آنها را در نظر بگیرد.
2. درک اصل مطلب، محور کار در ایجاد فرایند تفکری است که برای حل مسئله به تجزیه اطلاعات اساسی پرداخته و موارد غیر اساسی و بی مورد و غیر مفید را رها میکند. این امر سبب میشود افراد تحت تاثیر ایده حاکم نیز قرار نگیرند. بدون شناسایی اصل مطلب، امکان این که افراد تحت تاثیر موضوع قرار گیرند، بسیار زیاد است.
3. شک و تردید؛ شرط تحقق خلاقیت این است که
افراد اسیر فرضها نشوند زیرا هدف تغییر یا تجدید ساخت هر الگوست. استفاده
از شیوه "چرا" در انجام این روش موثر است. این شیوه تنها مربوط به زمانی
نیست که فرد جواب را نمیداند بلکه ممکن است با مطالب کاملا آشنا باشد و
باز هم بپرسد چرا؟
4. تجسم قوی؛ یکی از موارد تعیین کننده در
خلاقیت، توانایی تجسم اشیاء مفاهیم و فرایندهاست. چگونگی تصویرها نیز اهمیت
زیادی دارد. هر چه تصاویر روشن، قوی، زنده و متنوع باشد، امکان ابداع و
ابتکار بیشتر است.
5. تخیل؛ بسیاری از ابداعات و اختراعات
نتیجه تخیل است. بسیاری از داستانهای تخیلی نیز امروزه به واقعیت
پیوستهاند. یکی از جنبههای روش تخیلی ( که محور روشهایی مانند سینکتیکس
است) (Synecties) این است که فرد خود را جای فرد یا چیز دیگری قرار میدهد.
6. نگرش جدید؛ نگرش متفاوت به مسائل، جز
لاینفک خلاقیت است. دانشمند خلاق متوجه جنبههای تازهای از پدیدههاست یا
نقاش خلاق با دیدی متفاوت مسائل را دریافته و در یک نقاشی آن را ترسیم
میکند.