🔖 رفتارهای داخل سازمان گاه در بین واحد های اجرایی و پشتیبانی به تعارض های می رسد و این تعارض در حد خرد کردن سازمان و تا عدم فعالیت ادامه دارد و باعث کند شدن  فعالیتهای یک سازمان و حتی شکست سازمان می گردد.

🔖 تعارض پدیده‌ای است که آثار مثبت و منفی روی عملکرد افراد و سازمان‌ها دارد. استفاده صحیح و مؤثر از تعارض موجب بهبود عملکرد و ارتقای سطح سلامتی سازمان می‌گردد و استفاده غیر مؤثر از آن موجب کاهش عملکرد و ایجاد کشمکش و تشنج در سازمان می‌شود.

🔖 استفاده مؤثر از تعارض مستلزم شناخت و درک کامل ماهیت آن و همچنین علل خلق کننده و کسب مهارت در اداره و کنترل آن است که البته امروز به عنوان یکی از مهمترین مهارت‌های مدیریت به شمار می‌آید. توانایی برخورد با تعارض و اداره آن، در موفقیت مدیران سازمان‌ها نقش ارزنده‌ای دارد.

🔖 در حال حاضر تئوری تعارض حول محور دیدگاهی می‌چرخد که آن را مکتب تعامل می‌نامند. اگرچه از دیدگاه روابط انسانی باید تعارض را پذیرفت ولی در مکتب تعامل بدین سبب پدیده تعارض مورد تأیید قرار می‌گیرند که یک گروه هماهنگ، آرام و بی دغدغه، مستعد این است که به فطرت انسانی خویش برگردد، یعنی احساس خود را از دست بدهد، تنبلی و سستی پیشه کند و در برابر پدیده تغییر، تحول و نوآوری هیچ واکنشی از خود نشان ندهد.

🔖 نقش اصلی این شیوه تفکر درباره تعارض این است که این پدیده مدیران سازمان‌ها را وادار می‌کند که در حفظ سطحی معینی از تعارض بکوشند و مقدار تعارض را تا حدی نگه دارند که سازمان را زنده، با تحرک، خلاق و منتقد به خود نگه دارد.

🔖 اما در سازمان متولی نگهداری این سطح تعارض و در واقع واحد عملیاتی که مدیریت سازمان می توانداز آن  استفاده کند تا تعارض را به تعادل برساند کدام واحداست. 

🔖 اینکه علمای مدیریت نقش روابط عمومی را در این جایگاه اثبات شده می دانندو بانقش اجرایی مدیریت ارتباطات درون سازمانی بعنوان  تعدیل کننده  از روابط عمومی یاد می کنند یادآور یکی از نقشهای پراهمیت روابط عمومی در سازمان است که اکثر سازمانها و مدیران آنها از این موضوع غافلند.

🔖 روابط عمومی ها با استفاده از ابزارهای ارتباطی کمک کننده با وفاق کاری می توانند تسهیل گر و نزدیک کننده  سازمانی واحد ها در جهت اهداف سازمان باشند.
 
🔖 روابط عمومی می بایست #مدیریت_ارتباطات بین واحد های داخلی را بعهده بگیردتا خروجی ارتباطی مناسبی از سازمان به دست آید.