پویش رسانه ای روشی ساده و رایج است که چه برای پایش مداوم، چه برای مرور موقعیت و چه به عنوان منبع الهام به عنوان جزئی از فرایند طراحی سناریو به کار می رود. پویش رسانه ای معمولاً می تواند مکمل خوبی برای طوفان فکری پیرامون عوامل کلیدی ای که بر بخش های کانونی موضوع مورد مطالعه تأثیر می گذارند، باشد.
ایجاد یک نظام ساده برای پویش رسانه ای کار
ساده ای است. این را به یک عادت برای خود تبدیل کنید که مطالبی را که به
موضوع مورد مطالعه مرتبط به نظر می رسند از مطبوعات بریده و جدا کنید. اگر
برنامه ای در تلویزیون تماشا می کنید و یا به برنامه ای، از رادیو گوش
دهید، ساده ترین کار این است که جزئیات را بر روی کاغذ یادداشت کنید، اگر
چیزی در اینترنت یافتید ساده ترین امر این است که آن را در حافظه رایانه
خود کپی کنید و یا نسخه چاپی از آن تهیه نمایید.
تمام این اطلاعات، جمع آوری و به صورت منظم،
پیرامون موضوع های مرتبط طبقه بندی می شوند. در فواصل زمانی منظمی به سراغ
توده های اطلاعات رفته و مشاهدات صورت گرفته را خلاصه کنید.
هنگام پویش تعداد زیادی از برگه های کاغذ،
باید خیلی سریع باشید؛ یعنی حداکثر چند دقیقه برای هر برگه. به علاوه باید
تعدادی فرضیه نیز در ذهن داشته باشید و به دنبال مطالبی بگردید که این
فرضیه ها را اثبات یا رد می کنند. همچنین باید حواستان به پدیده های دیگری
که به نظر می رسد چیز جدیدی نشان می دهند، باشید. پدیده های جدید می توانند
نطفه های مسایل بزرگ آینده باشند.
گروه های تعقیب کننده روند
یکی از راه های خوب به کارگیری افراد در فرایند نظارت، سازمان دهی یک گروه
کوچک تعقیب کننده روند در شرکت یا بخش است. اعضای گروه می توانند بر موضوع
های یکسان یا متفاوت نظارت کنند. با رأی گیری هماهنگ کننده ای که کار اصلی
اش جمع آوری و طبقه بندی منابع خواهد بود را انتخاب کنید. اعضای گروه در
فواصل زمانی برای بررسی بخش هایی از منابع یا یکدیگر ملاقات می کنند. اعضای
گروه باید از پیش به اطلاعات جمع آوری شده دسترسی داشته باشند.
نظارت رسانه ای
شرکت های زیادی وجود دارند که انواع خدمات نظارت رسانه ای، به خصوص نظارت
مطبوعاتی و اینترنتی و همچنین رادیویی و تلویزیونی را ارایه می کنند. اغلب،
نتایج این نظارت ها در شبکه های اینترنتی منتشر می شوند. بیشتر شرکت ها و
سازمان های بزرگ از این نوع خدمات استفاده می کنند. اغلب اوقات نظارت با
مسائل مربوط به سازمان، تولیدات سازمان و رقبا سر و کار داد. اگر شما
بدنبال پدیده های جدید و یا مسأله گسترده تری هستید، واگذار کردن این امر
به ناظران بیرونی کار سختی است.
تحلیل کلیدواژه ها
وقتی شما مسئله یا پدیده ای را مشاهده می کنید، اغلب آگاهانه یا نیمه
آگاهانه شروع به فرضیه سازی می کنید. تصور کنید که شما در زمینه منابع
انسانی کار می کنید و متوجه افزایش بحث پیرامون موضوع رهبری در سازمان های
مجازی شده اید. تعدادی از مقالات به این مسئله اشاره کرده اند. بعید نیست
که این یک پدیده جدید باشد و توجه به آن طی سال گذشته به طور جدی افزایش
یافته باشد. شما می توانید این فرضیه را در پایگاه های اطلاعاتی با جستجوی
کلیدواژه های کلیدی مختلفی که این نوع رهبری و سازمان را توصیف می کنند،
امتحان کنید. این مسایل اولین بار کی اتفاق افتادند؟ چه وقت محققان شروع به
صحبت راجع به آن ها کردند؟ چه وقت به مسایلی رایج تبدیل گشتند؟ جستجو در
پایگاه های اطلاعات می تواند پاسخ های خوبی به این نوع سؤالات بدهد.
تحلیل محتوا
جستجو از طریق کلیدواژه، روشی سریع و مؤثر برای به دست آوردن دیدی کلی از
تغییرات در طی زمان است. تحلیل و کدگذاری محتوای مقالات، روشی است که زمان
بیشتری می برد. تحلیل محتوا روشی شناخته شده است که در طول جنگ جهانی دوم
به کرّات از آن استفاده شده است. اخیراً این تکنیک در کارهای یک آینده پژوه
به نام "جان نایسبیت" دیده شده است.
روش تحلیل محتوا بر پیش فرض های زیر بنا شده است:
• اطلاعاتی که برای یک هدف منتشر شده اند معمولاً پیام های دیگری را هم به
طور ضمنی به همراه دارند. این اطلاعات معمولاً موثق تر از اطلاعاتی هستند
که مستقیماً به موضوع مربوط می شوند.
• اطلاعات ضمنی، قابل شناسایی، کدگذاری،
تحلیل و تفسیر هستند. الگوهایی در اطلاعات وجود دارند که وضعیت کنونی امور
را توصیف می کنند و روندها و نگرش ها را آشکار می کنند.
• روش تحلیل محتوا می تواند در اغلب موارد اطلاعات دیگر منابع را تصحیح، منعکس و ارزیابی کند.
انجام دادن تحلیل محتوا به تنهایی و با استفاده از حجم زیادی از اطلاعات کاری هزینه بر و وقت گیر است. (لیندگرن و باند هولد، 2003)