رابطۀ بین روابط عمومی و سایر فرایندهای مدیریت به میزان زیادی به سازمان مربوطه مرتبط است. روابط عمومی اساساً خدمتی را، نه فقط برای سازمان بلکه بر مبنای نیازها، برای مخاطبان و تک تک مردم عرضه می‌کند.

اگرچه به نحو فزاینده‌ای تصدیق می‌شود که روابط عمومی نقشی حیاتی بازی می‌کند، امّا نوعاً اختیارات، جایگاه و تأمین بودجه برای ایفای وظایف آن کمتر از حدّ لازم است. بسیاری از سازمان‌ها، میلیون‏ها ریال صرف تبلیغات می‌کنند امّا بودجه‌ای که به روابط عمومی اختصاص می‌دهند بسیار اندک است.

از لحاظ نیروی انسانی، درصد بسیار کمی از زمان، صرف فعالیت روابط عمومی می‌شود. نیروی شاغل در این حوزه عمدتا از پس وظایف شغلی خود بر نمی‏آیند. به همین دلیل از لحاظ تامین نیروی متخصص روابط عمومی بشدت در مضیقه است.

امّا این وضعیت در چند سال گذشته در نتیجۀ سه واقعیت، نسبتاً بهبود یافته است:
1. به همت بخش خصوصی، حیطۀ فعالیت روابط عمومی توسعه یافته؛
2. و تأیید شده که دارای نقشی است که روز به روز از اهمّیت بیشتری برخوردار می‌شود.
3. همچنین فناوری اطلاعات، اینترنت و رسانه‏های جدید بر اهمیت جایگاه نقش روابط عمومی مهر تایید دوچندان زده است.

با این حال نمی‏توان مدعی شد که روابط عمومی در جایگاه شایسته و بایسته خود قرار گرفته و یا حتی به آن سمت خیز برداشته است.