ارزیابی تأثیرات ارتباطی، یک بحث طولانی در جامعه تحقیقاتی روابط عمومی است. در حالی که بحث در مورد اندازه گیری استاندارد شده، مربوط به دهه ها پیش است، بحث های معاصر در مورد ارزیابی استاندارد با کار مایکلسون و استاک مطرح شد. آنها در مقاله 2011 خود، استدلال کردند که ارزیابی روابط عمومی باید استاندارد شود تا تاثیر فعالیت های ارتباطی بر سطح مطلوب تاثیر و همچنین بر اندازه گیری های نسبی نشان داده شود. در این مقاله سوال "علت اصلی عدم پذیرش ارزیابی استاندارد شده توسط روابط عمومی چیست؟" بررسی می شود.
در این راستا، این مقاله یک رویکرد تجدید نظر شده برای اندازه گیری استاندارد ارائه می دهد که براساس دریافت پیام براساس تجدید نظر یک رویکرد تحلیلی است که ابتدا توسط مایکلسون و گریفین (2005) پیشنهاد شده که مبتنی بر تحلیل محتوای پیام است. که این رویکرد را با ایجاد یک مدل اندازه گیری تحویل پیام یکپارچه بسط می دهد که شامل ورود پیام های مورد نظر، حذف پیام های مورد نظر و حضور پیام های منفی در رسانه ها می شود.