اخبار اقتصادی
اخبار بورس

روابط عمومی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اقتصاد کلان» ثبت شده است

رفتار یک فعال اقتصادی با رسانه ها باید چگونه باشد؟

من 330 هزار کارمند دارم و شرط می‌بندم که بالاخره یک نفر در جایی کار اشتباهی انجام می‌دهد که باید خیلی سریع برای جبران آن وارد عمل شد.


آینده نگر "وارن بافت" یکی از مدیرانی است که شاید بیشتر از هرکس دیگری برای حضور در رسانه‌ها و صحبت کردن با روزنامه‌نگاران و خبرنگاران وقت می‌گذارد. خودش می‌گوید یک دلیلش این است که روزنامه‌نگاران را دوست دارد چون آدم‌هایی اهل فکر کردن هستند و باعث می‌شوند که او هم بر روی مسائل دقیق‌تر شود. اما یکی از دلایل اصلی این است که او در تمام این سال‌ها هرجایی که لازم بوده به شیوه‌ای سیاستمدارانه سرمایه‌گذاری کرده است. به قول یکی از مدیران همکارش «شرکت ما بر این پایه استوار است که می‌دانیم نمی‌توانیم پیش‌بینی کنیم در آینده چه اتفاقی رخ می‌دهد.»


یکی از برگ‌های برنده وارن بافت در دنیای کسب‌وکار این است که او به خوبی بر حوزه روابط عمومی مسلط است. او با روزنامه‌نگاران رابطه خوبی دارد و هیچ‌وقت از فرصتی که فکر می‌کند منجر به معرفی بهتر شرکت و فعالیتش می‌شود نمی‌گذرد. در طول سال‌ها او همیشه به عنوان یک منبع خبری در دسترس روزنامه‌نگاران جدی حوزه اقتصاد بوده است و ناخودآگاه تبدیل به چهره‌ای محبوب در میان آنها شده که باعث می‌شود همیشه از او و شرکتش به خوبی یاد کنند. برنامه ویدئویی «آیکونیک وویس» بر روی یوتیوب، مصاحبه‌ای با وارن بافت انجام داده و از دل این مصاحبه نکاتی کلیدی در حوزه روابط عمومی بیرون کشیده است که از سوی وارن بافت رعایت می‌شود. ترجمه بخش‌هایی از این گزارش - مصاحبه را در این قسمت می‌خوانید.

ادامه مطلب...
۱۰ مهر ۹۷ ، ۰۸:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حسین تقی خانی

ایجاد مزیت در یک صنعت، منجر به توسعه صنعتی نمی‌شود

علی انصاری
صنعت کشور حال و روز خوشی ندارد. روند تعطیلی کارخانه‌ها، کارگاه‌ها و بنگاه‌های کوچک و بزرگ تولیدی، انتقادات صریح و مستمری را موجب شده است. مقامات مسئول و رسمی کشور، بسیاری از منتقدان را به سیاه‌نمایی متهم می‌کنند و منتقدان، مقامات دولتی را خوش‌بین می‌نامند. در آستانه روز صنعت پای صحبت مهندس علی انصاری نشستیم. کارآفرین و فعال صنعتی- اقتصادی نام آشنایی که همواره حرف‌های شنیدنی و تازه دارد. مهندس علی انصاری معتقد است: «توسعه صنعتی یک فرآیند زمان‌دار، هدفمند، مستمر و مشارکتی است و باید کلیت صنعت را شامل شود یعنی ایجاد مزیت در یک صنعت خاص مثلاً پتروشیمی یا نفت، حتماً منجر به توسعه نمی‌شود. نیاز به سرمایه‌گذاری خارجی، ورود پول ارزان، ساماندهی صنعت بانکداری و بازار غیرمتشکل پولی یعنی سرو سامان دادن به موسسات مالی و نهادهای فعال بازار سرمایه که صلاحیت و مجوز دارند، علمی و تجاری شدن تولید، یعنی ایجاد رابطه معنی‌دار میان مثلث دانشگاه، صنعت و بازار، ایجاد مزیت رقابتی، مضاف بر تربیت نیروی انسانی متخصص و بها دادن به پژوهش‌های کابردی از الزامات توسعه صنعتی است.» در ادامه مشروح این گفت‌و‌گو را می‌خوانید.

وضعیت صنعت کشور را به طور کلی چگونه ارزیابی می‌کنید؟

البته سئوال شما کلّی است و حتماً برای ارزیابی مدنظر شما باید مقدمه‌ای عرض کنم. اول اینکه واژه صنعت، یک واژه فراگیر است و پیشوند بسیاری از کسب و کارها قرار می گیرد. مثلاً صنعت ساختمان، صنعت پوشاک، صنعت بانکداری، صنعت مبلمان و دکوراسیون، صنعت خودروسازی و البته تقسیم بندی هایی هم دارد مانند صنایع سنگین و سبک، زیربنایی، زود بازده و غیره. به طور کلی ساختار اقتصادی کشور از چهار گروه اصلی تشکیل شده است. کشاورزی، نفت، خدمات، صنایع و معادن.

بخش صنعت و معدن فعالیت‌های صنعت ساخت (تولید)، معدن، ساختمان، برق، آب و گاز را شامل می شود و در مورد هرکدام از اینها می‌توان مفصل صحبت کرد. به طور کلی چندان که در اسناد بالادستی و قوانین 5 ساله و یک ساله کشور هم صراحتاً قید شده است، قرار بر این بود که سهم نفت در اقتصاد کاهش یابد و سهم سایر گروه‌های اصلی مانند صنعت، خدمات و کشاورزی افزایش یابد. در عمل، شاید سهم نفت کاهش یافته باشد ولی حتماً سهم صنایع و معادن و به تعبیر کلی‌تر، صنعت افزایش نیافته است. تا حدی که می‌توان گفت روند توسعه صنعتی کشور، معکوس شده است.

دلیل کند شدن روند توسعه صنعتی یا معکوس شدن آن را چه می‌دانید؟

اولاً در عرصه اقتصاد کلان پدیده تک‌ عاملی وجود ندارد و علل و دلایل ایجاد یک وضعیت، متعدد و متفاوتند. به گمان بنده، یکی از دلایل اصلی که کلیت اقتصاد ما را تحت تأثیر قرار داده است، آمار شبهه‌ناک و تفسیری است. شبهه‌ناک، از این نظر که محل تردید است. راستی آزمایی چندانی نمی‌توان در مورد آنها انجام داد یا انجام نمی‌شود، ضمن آنکه تفسیری است. یعنی هرکس بر اساس نیاز و سلیقه خودش آن را می سازد و اعلام می کند. در واقع آمارهای اعلامی، نوعی عددسازی است و بعضاً این عددسازی ها مشکلاتی ایجاد می کند. مضاف بر آمار تفسیری، یکی دیگر از عوامل تضعیف کننده اقتصاد کلان کشور، تعدد یا فراوانی صاحب نظران است. متأسفانه همه –اعم از باصلاحیت و بی صلاحیت- در همه امور اظهار نظر می کنند و جالب آنکه خود را متخصص هم می دانند. وقتی همه در یک عرصه مثلاً اقتصاد یا فرهنگ یا سیاست یا تجارت، همه چیزدان می شوند، حتماً مشکل و بحران ایجاد می شود.

دلیل دیگر کهنگی، فرسودگی و اصطلاحاً ضعف تکنولوژیک است. باید بپذیریم که اگر تکنولوژی را یکی از عوامل تولید بدانیم، تکنولوژی امروز ما، پیش‌ دیجیتال است. یعنی مدرن نیست. دلیل دیگر را می‌توان گرانی پول دانست. گرانی پول مقوله بسیار مهمی است. صنعت بانکداری کشور هم متأثر از گرانی پول است. بنده علی انصاری بانکدار نیستم و مسئولیت بانکی هم ندارم، ولی ربط دادن همه مشکلات کشور را به صنعت بانکداری عاقلانه و منصفانه نمی دانم. هرکس در هر کجا کارش گیر می کند، به بانکها گیر می دهد. وقتی پول گران است، بانک چطور می تواند وام ارزان بدهد؟ ضمن آن که گرانی پول، منابع بانکها را هم در پرداخت سود سپرده تحت تأثیر قرار می دهد. متأسفانه همه نسبت به بانکها موضع انتقادی دارند و شاید لازم باشد بانک مرکزی به عنوان بانکِ بانکها، که فرمان بازار پول را در دست دارد، اقتدار و اختیار بیشتری پیدا کند و حرف بانک مرکزی، فصل الخطاب باشد. اصلاً وظیفه دفاع از همه بانکها –البته آنها که مجوز دارند- بر عهده بانک مرکزی است. بگذریم. حتی این پول گران هم در صنعت، میان واحدهای صنعتی اعم از مادر، زیربنایی، متوسط، کوچک و زودبازده به شکل درست توزیع نمی‌شود. مشکل مواد اولیه، تعرفه، نرخ مالیات، مثلاً افزایش 8 درصدی مالیات مشاغل در سال جاری، عدم حمایت علمی و کارشناسی از نوآوری ها و فعالیت های جدید صنعتی و حتی خدماتی، هر یک به اندازه خود، در ایجاد این وضعیت نقش و تأثیر دارند.

علی انصاری

مقامات دولتی رشد بخش صنعت را مناسب و مطلوب اعلام می‌کنند، در این مورد نظرتان چیست؟

همان‌گونه که من عرض کردم و البته در جریان آمار و ارقام هم هستم، بنده می‌دانم که مرکز آمار رشد بخش صنعت را در سال گذشته، 5/6 درصد اعلام کرد و بانک مرکزی 9/6 درصد. در واقع این تفاوت از سوی دو مرجع معتبر، گفته بنده را تأیید می‌کند.

کدام بخش صنعت، می‌تواند در برون رفت از وضعیت رکود، موثرتر باشد؟ مثلاً ساخت، نفت، گاز، کدام بخش؟

به گمان بنده صنعت ساخت با توجه به صنایع پیشینی و پسینی یعنی زنجیره مشاغل تخصصی پیش و پس از ساخت این قابلیت را دارد. به عنوان مثال سهم صنعت ساخت در تولید ناخالص داخلی اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه در سال 2015 ، در چین 30 درصد، اندونزی 21 درصد، مجارستان 25 درصد و ترکیه 18 درصد بوده است. یعنی تولید، یعنی ساخت محصول صنعتی. ما در این عرصه ضعیف عمل کرده‌ایم. البته وقتی صحبت از خروج از رکود می‌شود باید اقتضائات اقتصادی، فرهنگی جامعه را نیز در نظر گرفت.

تجربه 50 سال اخیر کشور حاکی از آن است که هرگاه بخش ساختمان فعال می‌شود، کلیت اقتصاد وارد مدار رونق می‌شود. من از شما به عنوان یک فرد رسانه‌ای می‌پرسم، چقدر از سرمایه کشور درحال حاضر، در بخش ساختمان‌های ساخته شده، اعم از مسکونی، اداری، تجاری قفل شده است؟ این بخش را باید فعال کرد.

بنده معتقدم صنعت ساختمان، ویترین یک کشور است. ما وقتی می گوییم ساختمان، طیف وسیعی را مدنظر قرار می دهیم. ساختمان های مسکونی، اداری، تجاری، فرهنگی، گردشگری، همه زیر این موضوع قرار می گیرند. حتی ساختمان های تاریخی. شما وارد هر کشور یا پایتخت هر کشور می شوید اول ساختمان سازی و معماری شخصی و شهری آنجا را می بینید و در مورد آن قضاوت می کنید.

به گمان من اگر بخواهیم صنعت گردشگری توسعه پیدا کند و رونق بگیرد، حتماً باید هتل های مجهز، مدرن، امن و مطابق با استانداردهای بین المللی بسازیم، اگر می خواهیم ارز کشور وارد کشورهای حاشیه خلیج فارس نشود، حتماً باید مراکز تفریحی برای اوقات فراغت جامعه در سطح بین الملل داشته باشیم، حتماً باید مراکز مدرن و مجهز تجاری داشته باشیم. اینها همه باعث می شود مردم به دبی و ترکیه و سایر جاها نروند. پس رونق در ایجاد ساختمان های متعدد، در سایر بخشها هم رونق ایجاد می کند. در واقع اشتغال ایجاد می کند، تولید ثروت می شود، رونق اقتصادی به وجود می آید. صادرات غیرنفتی کشور افزایش پیدا می کند. شما چقدر در مورد صادرات بخش خدمات کار کرده اید و یا اطلاع دارید؟

سهم صادرات صنعتی ما، در سبد صادراتی کشور، 28 درصد است و سهم محصولات کشاورزی کمتر از 10 درصد و سهم صادرات سوخت و محصولات معدنی نزدیک 63 درصد، این وضعیت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

طبیعی است که اتکای اقتصاد ملی به نفت، دغدغه همگانی است و آمارهای شما هم این موضوع را تأیید می‌کند. حتی در بخش رشد اقتصادی هم، عده‌ای سهم نفت و گاز را از درصد رشد اقتصادی کم می‌کردند و می‌گفتند این عدد هنگامی واقعی است که نفت و گاز از آن کسر شود. بنده معتقدم اقتصاد مقاومتی که مورد تأکید مقام معظم رهبری است، ناظر به ایجاد موازنه در این ارقام است. اگر اقتصاد ما درون‌زا و برون‌نگر شود و اگر تولید و اشتغال که در نام‌گذاری سال 96 هم مورد تأکید حضرت ایشان واقع شده، جدّی گرفته شود، حتماً می‌توانیم سهم صادرات صنعتی را افزایش و به همان اندازه صادرات نفت و گاز و مواد معدنی را کاهش دهیم.

شما را یک کارآفرین یا فعال اقتصادی چند بعدی می‌دانند. عمده فعالیت‌تان در حال حاضر در کدام بخش متمرکز است؟

البته واژه کارآفرین هم از آن واژه هایی است که خیلی مورد استفاده قرار می گیرد، بنده ادعای کارآفرینی ندارم ولی ادعای خدمت گزاری در جهت رشد و پیشرفت کشور را دارم و خدا را از این بابت شکر می کنم که توفیق خدمت برایم فراهم شده است.

فعالیت‌های اقتصادی بنده ابتدا از صنعت فولاد و آهن شروع شد و هم اینک هم در حوزه های بالادستی و پائین دستی این صنعت ادامه دارد و فعالیم. البته اگر بخواهیم براساس پیشینه خانوادگی و صنفی خدمتتان بگویم، طی پنچاه سال اخیر پدربزرگوارم در صنعت ساختمان فعالیت داشته‌اند. بنده بعد از ساخت بازار آهن در تهران، وارد ایجاد و ساخت مراکز یا ساختمان های مدرن تجاری، به قول خودمان مراکز توزیعی مدرن در صنعت مبلمان و دکوراسیون شدم و با توجه به سهم حدود 8 درصدی این صنعت در ایجاد اشتغال و گردش مالی قابل توجه آن، اقدامات موثری طی 2 دهه اخیر در مفهوم‌سازی، نهادسازی، مدل‌سازی و استاندارد سازی در این صنعت انجام دادم، رویکرد علمی، فرهنگی هم داشتیم و داریم، یعنی دانشگاه علمی- کاربردی ویژه این صنعت را ایجاد کردیم. مرکز تحقیقات کاربردی و موزه ملی مبلمان ایجاد شد.

هنوز هم در این عرصه فعالیت دارم و با افتخار اعلام می کنم چنانچه مورد نظر مقام معظم رهبری است ما صنعت مبلمان را درون زا و خودکفا کرده ایم و انشالله در 13 آذر امسال در دهمین کنفرانس بین المللی هنر- صنعت مبلمان تحت عنوان دکو 2017، بنده با فعالان این صنعت جشن خودکفایی صنعت مبلمان را برگزار می کنیم.

ما نیاز داخلی جمعیت 80 میلیونی کشور را به انواع مبلمان خانگی، اداری، کودک، سینمایی و ... تأمین کرده ایم. ولی در پاسخ به سئوال شما، به طور مشخص باید بگویم اهتمام ما به همان اندازه که متوجه صنعت ساختمان بوده، ناظر به ارائه خدمات هم بوده است و از نوسازی مراکز مدرن تجاری در صنعت مبلمان و سپس موبایل به مجتمع‌های تجاری چند منظوره رسیده ایم که این نوع مراکز تجاری از جمله نیازهای اساسی جامعه است. ما پس از تحقیق و بررسی لازم در جهت شناسایی و رفع نیازهای مردم به مراکز تجاری، اقامتی، گردشگری و تفریحی اقدام کرده ایم که در فرصت های بعد خدمتتان توضیح می دهم.

به نظر شما توسعه صنعتی چه ویژگی‌ها و الزاماتی دارد؟

به گمان علی انصاری توسعه صنعتی یک فرآیند زمان‌دار، هدفمند، مستمر و مشارکتی است و باید کلیت صنعت را شامل شود، یعنی ایجاد مزیت در یک صنعت خاص مثلاً پتروشیمی یا نفت، حتماً منجر به توسعه نمی‌شود. نیاز به سرمایه‌گزاری خارجی، ورود پول ارزان، ساماندهی صنعت بانکداری و بازار غیرمتشکل پولی، یعنی سر و سامان دادن به موسسات مالی و نهادهای فعال بازار سرمایه که صلاحیت و مجوز دارند، علمی و تجاری شدن تولید، یعنی ایجاد رابطه معنی دار میان مثلث دانشگاه، صنعت و بازار، ایجاد مزیت رقابتی، مضاف بر تربیت نیروی انسانی متخصص و بها دادن به پژوهش‌های کاربردی از الزامات توسعه صنعتی است. اخیراً شنیدم جمهوری اسلامی ایران و کره جنوبی بر اختصاص یک خط اعتباری هشت میلیارد یورویی توافق کرده‌اند. چنین اقداماتی می‌تواند مؤثر باشد. ما حتماً و باید به اقتصادهای نوظهور دنیا تعامل داشته باشیم و بنده کراراً گفته‌ام تعامل پیش‌نیاز و شرط توسعه است و توسعه ابعاد متفاوت و متعددی دارد.

در آستانه روز صنعت چه انتظاراتی برای صنعت کشور دارید؟

در آستانه روز صنعت، امیدوارم اولاً در مورد ساختار اداری وزارتخانه‌های صنعت- معدن، تجارت، مسکن، راه و شهرسازی به یک تصمیم و سامان دائمی برسیم و براساس سیاست‌های کلی نظام، ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری، بویژه اقتصاد مقاومتی در فضایی به دور از تنش و ماجراجویی، یعنی فضایی سرشار از همدلی و تعاون و تعامل مبتنی بر عزت، حکمت و مصلحت با سایر کشورهای جهان و البته کشورهای دوست، همه فعالان در همه بخش‌ها اعم از دولتی، خصوصی و تعاونی با هم بکوشند که راههای برون‌رفت از وضعیت فعلی را پیدا کنند.
کشور ما ظرفیت‌های بالقوه‌ای دارد. بالفعل کردن این ظرفیت‌ها وظیفه تک تک فعالان اقتصادی، صنعتی و خدماتی است. در واقع اگر بپذیریم هریک از ما بخشی از مشکل کشور هستیم، آن‌وقت می‌توانیم بخشی از راه‌ حل‌های مورد نیاز آن نیز باشیم.

از شما بابت حضور در این مصاحبه تشکر می‌کنم.

۱۷ تیر ۹۶ ، ۱۵:۰۶ ۱۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
حسین تقی خانی

علی انصاری: توسعه در ایران فرایندی چند وجهی است

پذیرفته بودن اصل سودآوری در تجارت، همچنان نیاز امروز بازار کسب و کار ایران است. البته این گزاره؛ به پیش نیازهایی در محیط قانون، شفافیت مبادلات و معاملات خرد و کلان، پرداخت صحیح و دقیق مالیات، الزام درج بارکد روی کالاها، صحت و سلامت روند دریافت اعتبارات بانکی و نظام تجاری منطبق بر استانداردهای پذیرفته شده جهانی نیاز دارد که رعایت هر یک یا همه آنها، می تواند تاجر، تولید کننده، فروشنده و سرانجام مصرف کننده را در حاشیه اطمینان قرار دهد و تمامی حاشیه های رسانه ای را از پیرامون چنین افرادی بزداید. مادام که این "بایدها"، رعایت و یا ایجاد نشوند، فعالان اقتصادی مجبورند بخش اعظم انرژی و اندیشه خود را صرف پاسخگویی به سوالاتی کنند که بیش تر برای رفع اتهام به کار می آیند تا توضیح یک اندیشه و یا تشریح و تبیین یک تئوری.

علی انصاری، مرد نام آشنای این سالها، حضوری محافظه کارانه در رسانه ها دارد. این گفت و گوی متفاوت، شاید سرآغازی باشد بر طرح مباحث جدی تر حوزه تجارت و صنعت و سرخطی باشد برای آسیب شناسی صنعتی- اقتصادی از منظر جامعه شناسانه و شاید کمک کند به شناخت ذهنیت های مردی که تلاش می کند موفق بماند؛ اگر ...

آقای علی انصاری، تجارت خانوادگی در ایران، نمونه های متعددی داشته است. موافقید مصاحبه را با اظهار نظر در این خصوص و ارتباط آن با خانواده علی انصاری آغاز کنیم؟

بنده، تغییر مختصری در تعبیری که استفاده کردید می دهم. به این معنی که به جای تجارت خانوادگی- که آن را نیز توضیح خواهم داد- از واژه شغل خانوادگی یا وراثت شغلی استفاده می کنم. در ایران، طی نیم قرن اخیر، خانواده ها، از هویت صنفی خود پیروی نکرده و شغل خانوادگی را مانند دهه های گذشته برنگزیده اند.

از سال 1304 ، خانواده های ایرانی دارای شناسنامه و نام خانوادگی شدند. برخی این نام خانوادگی را از پیشه، هنر و حتی فعالیت بزرگ خانواده برگرفتند. در ایران نام خانوادگی یا فامیلی های صنفی فراوانی هست مانند درودگران، حجاران، معدنچی، ساعتچی، عتیقه چی، بازرگانان، دهقان، کتابچی، کشاورز، بارفروش، گندمکار، جوکار، یراقچی، مسچی، برزگر، نقره کار، جام ساز و صدها نام خانوادگی از این قبیل که در واقع نشان دهنده شغل خانوادگی است که البته لزوما هم به این مشاغل ادامه نداده اند. اما اصل تجارت، یک فرایند اجتماعی مبتنی بر داد و ستد است و اگر جامعه را یک خانواده بزرگ که در ذهن شماست و احتمالا به خانواده  ام مربوط می شود، تا اندازه ای مخالفم. به این معنی که پدر بزرگوارم، فعالیت حرفه ای اش را از صنعت ساختمان آغاز کرد و در این راه علاوه بر زحمات فراوان و پشتکار و نیک اندیشی مستمر، به فردی موفق بدل شد اما متناسب با تحولات جامعه و تغییرات شتابناک بازار کسب و کار، بنده و برادرانم، شغل پدرمان را ادامه ندادیم، بلکه به نوعی با استفاده از اخلاق حرفه ای و تجربیات ایشان و در ابتدا تحت نظر ایشان گستره فعالیت را به بیرون از ساختمان سازی به مفهوم خانه سازی و تعبیر عمومی ترش بساز و بفروش، هدایت و مدیریت کردیم و البته دامنه این تنوع بیشتر شد.

تنوع فعالیت هایتان، ظاهرا مدیریت متمرکزی دارد، چگونه این تمرکز ایجاد شد؟

مفهوم تمرکز زدایی و مفهوم مقابل آن، تمرکز زدایی از جمله مفاهیم مورد بحث جدی در اقتصاد کلان است. البته ماهیت مدیریتی دارد ولی چون دارای آثار اقتصادی مستقیم است، بیشتر مورد توجه فعالان و صاحب نظران اقتصادی است.

در واقع وقتی سرمایه ایجاد می شود، فرایند سرمایه گذاری مطرح می شود. ما یک گروه سرمایه گذاری با کارکرد مولد، ایجاد کردیم. چون در ادبیات اقتصادی، سرمایه، ایجاد اشتغال می کند و شغل ایجاد درآمد و البته طبیعی است که درآمد در مسیر طبیعی به دو کانال سرازیر می شود. بخشی مصرف و بخشی پس انداز می شود، در امتداد و انتهای این چرخه، پس انداز به سرمایه تبدیل یا بر آن افزوده می شود که کلیت این فرایند را می توان "رونق اقتصادی" نام نهاد.

پس از پایان جنگ تحمیلی، در واقع نظام جمهوری اسلامی با فراهم کردن زیرساخت های قانونی در قوانین بالادستی و مهم تر از آن ایجاد امنیت و فرصت رقابت، فضا را برای بخش غیردولتی فراهم کرد. به نوعی، هویت جدیدی به بخش غیردولتی داد، عده ای استفاده کردند و عده ای هم سوءاستفاده. منظورم از استفاده، مجموعه اقداماتی است که موجب اشتغال و رونق و رشد اقتصادی در کلان جامعه شد و منظورم از سوءاستفاده نیز ثروت اندوزی و بردن سرمایه به خارج از کشور و مسایلی از این قبیل است.

ما به نوعی تلاش کردیم در احترام به نظام که برآمده از خون های پاک شهیدان است، از مناطق محروم و حتی از لایه های پایین شروع کنیم، در واقع یعنی یافت آباد و ایجاد یک مرکز مدرن توزیعی را در یک صنف و صنعت آمیخته با تاریخ و هنر ایرانی و البته مورد نیاز خانوارهای ایرانی یعنی مبلمان آغاز کردیم که خوشبختانه با اقبال عمومی و صنفی مواجه شد.

 چرا ادامه ندادید؟ یعنی باز هم دامنه فعالیت هایتان گسترش یافت و مثلا به ورزش و سپس بانکداری رسید؟

اتفاقا ادامه دادیم و هنوز در همان مسیر حرکت می کنیم. با این تبصره که ایجاد مراکز مدرن توزیع، سطح تقاضای مصرف کننده و به طور طبیعی تر، رفتار فروشنده را متعالی تر کرد، این مساله در ابتدا به افزایش واردات منجر شد. ما به درک به موقع این نتیجه، سریعا به سازماندهی نوین صنفی پرداختیم. به این معنی که صنف تولید کنندگان و فروشندگان مبل، این تفکر و به طور طبیعی صاحبان این تفکر را به گرمی پذیرفتند. ما عضو یک خانواده بزرگ تر شدیم و امروز انجمن صنفی مبل و دکوراسیون، یک انجمن معتبر در سطح منطقه و جهان است. ما در برگزاری 3 دوره کنفرانس بین المللی تحت عنوان دکو، با فعالان این هنر- صنعت در اکثر کشورهای دنیا مرتبط شده ایم، مطالعه تطبیقی کرده ایم، پروتکل های همکاری امضا شده است و مسایلی که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت. اما چون به ورزش اشاره کردید، لازم می دانم توضیح مختصری بدهم. بنده در نوجوانی و جوانی در رشته کشتی فعالیت می کردم. یعنی از کودکی به ورزش علاقه مند بودم و اکنون نیز هستم. در دنیای امروز، نمی توان بدون تبلیغات تجارت کرد. ما کار تبلیغی هم می کردیم. یعنی در مقطعی از یکی از بزرگ ترین تیم های فوتبال مملکت برای تبلیغ ایده و محصول مان استفاده کردیم. این ماجرا باب دوستی و برخی همکاری ها را گشود.

البته، بنده در ارتباطات اجتماعی ام، فعالیت های دیگری نیز داشته ام. به عنوان مثال، در سال 84 در مقطعی آقای واعظی آشتیانی دعوت کرد در فدراسیون دوچرخه سواری به ایشان کمک کنم. این همکاری، بعد از آنکه ایشان مدیرعامل باشگاه استقلال شد، برای مدتی به ریاست فدراسیون دوچرخه سواری هم بنده را کشاند. در مجمع عمومی این فدراسیون از 43 رییس هیات استان، 39 نفر به بنده رای دادند. بعدا هم مدتی به عنوان عضو هیات مدیره با باشگاه فرهنگی- ورزشی استقلال همکاری داشتم که بیش تر جنبه حمایت از ورزش داشت.
در ورزش هم، با همین نگاه کار کردم، منتها با این تفاوت  که اصلی ترین و گرانبهاترین سرمایه در ورزش، سرمایه انسانی است. البته در سایر عرصه ها نیز پایه توسعه، انسان است. انسان کاربلد، آموزش دیده و متخصص شرط لازم توسعه است.

شما ایران را یک کشور توسعه نیافته می دانید یا توسعه یافته، ضمن اینکه منظورتان از توسعه چیست؟

هرگز نمی توان ایران را یک کشور توسعه نیافته نامید، چنانکه نمی توانیم خود را توسعه یافته نیز بدانیم. ما در حال توسعه هستیم. منتها نه به مفهوم غربی توسعه، بلکه مبتنی بر مدل ایرانی، به تعبیری توسعه بومی بر پیشرفت و عدالت و در ترازی که سند چشم انداز ترسیم کرده است. چهار برنامه توسعه، اجرا شده است و برنامه پنجم هم اینک در دستور کار مجلس شورای اسلامی است، منتها مباحث متعددی وجود دارد.

در ادبیات توسعه، این واژه به تنهایی معنی ندارد و حتما نیازمند پسوند است. اگر دقت کنید نام برنامه های پنج ساله ما توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است، یعنی یک فرایند چند وجهی و کامل است و فقط ماهیت اقتصادی صرف ندارد.

ansari

۲۹ شهریور ۹۵ ، ۰۰:۴۹ ۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
حسین تقی خانی