تحولات گسترده و عمیق در سیاست، فرهنگ و فناوری آینده خبر و اطلاع‌رسانی را با ابهاماتی مواجه ساخته است. این ابهامات و نیز جاذبه و ضرورت پیش‌بینی آینده متأثر از این تحولات بنیادی، مدیران خبری رادیو و تلویزیون را به تشکیل میزگردها، انجام تحقیقات و بررسی‌هایی به ویژه در خصوص تأثیر پیشرفت فناوری بر خبر، رابطه خبر و تجارت و پیش‌بینی وضعیت خبر در قرن بیست و یکم واداشت.

در یکی از پژوهش‌ها تجت عنوان «خبر در قرن آینده» که توسط پروفسور مایکل شادسون جامعه‌شناس و استاد دانشگاه انجام گرفت، پاسخ‌هایی برای پنج موضوع بحث‌انگیز در مقوله خبر در قرن بیست و یکم ارائه شد که این مقاله در بر دارنده خلاصه‌ای از آن‌هاست. این موضوعات بقا یا عدم بقای حرفه خبرنگاری، سلاطین خبر، تأثیر مخرب یا سازنده فناوری‌های جدید اطلاعات بر تقویت دموکراسی، تأثیر این فناوری‌ها بر محلی‌سازی خبر و نقش آن‌ها در برابری دسترسی به اطلاعات را شامل می‌شود.

مقدمه

مایکل شادسون، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه در این مقاله نگرش خود را در مورد خبر و روزنامه‌نگاری در دنیای در حال تغییر بیان می‌کند. بنیاد مدیران خبری رادیو و تلویزیون مایکل شادسون را مأمور کرد تا تعدادی از پیش فرض‌های اساسی را در مورد تأثیر فناوری‌های جدید بر خبر و نقد و بررسی کند.

این مقاله مجموعه‌ای است از نقاط مهم تحقیق سه ساله خبر در قرن آینده (News in the next century) و میزگردها و تحقیقاتی که طی سال‌های 1995 و 1996 توسط این بنیاد انجام شده است.
پنج سوال بحث‌انگیز در مقوله خبر در قرن بیست و یکم که محورهای اصلی تحقیقات و بررسی‌های بنیاد مدیران خبری رادیو و تلویزیون را تشکیل می‌دهند و خلاصه‌ای از پاسخ‌های ارائه شده در نتیجه مطالعات و پژوهش‌های این بنیاد عبارتند از:

آیا روزنامه‌نگاران در نظم جدید اطلاعات شغلی خواهند داشت؟

روزنامه‌نگاران در عصر «خبر سایبرنتیکی» (syber News) نیز حتماً برای خودکاری خواهند یافت. حتی زمانی که هر کس برای خود روزنامه‌نگار  باشد و پیام‌های مورد نظر خود را به راحتی از طریق رایانه شخصی دریافت و ارسال کند، وجود روزنامه‌نگاران تمام وقتی که به کار گزارش و ویرایش اشتغال داشته باشند الزامی است و حتی ممکن است ضروری‌تر از قبل نیز باشد چرا که ممکن است مردم به دلیل افزایش بی‌حد و حصر اطلاعات، بیشتر به آن‌ها اعتماد کنند.


برای روزنامه‌نگارانی که با رایانه آشنایی دارند فرصت‌های شغلی زیادی از قبل وجود داشته است. دانشگاه‌های روزنامه‌نگاری، دانشجویان خود را برای استفاده از دوربین، اینترنت و «میز تنظیم خبر در لحظه آخر» (at a desk on deadline) آموزش می‌دهند و نوع جدید روزنامه‌نگاری چند رسانه‌ای آغاز شده است.

 

تحقیقی که در سال 1994، توسطی آر.تی.ان.دی.اف انجام شده نشان می‌دهد که مدیران خبر برای گزینش روزنامه‌نگار مطلوب خود علاوه بر توانایی نوشتن و تفکرات انتقادی، آشنایی کامل با رایانه را از اولویت‌های بسیار مهم به شمار می‌آورند. یکی دیگر از دلایل بارزی که روزنامه‌نگاران قرن آینده نیز به این شغل خواهند پرداخت این است که در آن زمان هم روزنامه، مجله، رادیو و تلویزیون همچنان برای تولید خبر وجود خواهند داشت اما این بار روزنامه‌نگارانی را که برای رسانه‌های مختلف گزارش تهیه خواهند کرد به جای دویدن در سالن‌های بزرگ و یا خیابان‌های شهر، در کفش‌های چرمی خود و در پشت رایانه خواهیم دید. آنان با فشار انگشتان خود بر دکمه‌های صفحه کلید به دنبال اطلاعات خواهند بود و مصرف‌کنندگان با فشار دگمه رادیو ماشین، همچنان شبکه‌ها را در تلویزیون، ماشین، رایانه و یا در مجموعه‌ای از این وسایل جستجو خواهند کرد.

 

در قرن آینده چه کسانی را صاحبان خبر خواهیم نامید؟
در حال حاضر، فعالیت‌های سایبرنتیکی (syber practices) فرصت‌هایی را برای همکاری غول‌های رسانه‌ای و افراد معمولی فراهم می‌آورد که دقیقاً تکرار همان تجربه سال‌های اولیه رادیو است. به نظر می‌رسد وعده سودی که فناوری شبکه رایانه‌ای برای یکپارچه‌ شدن غول‌های رسانه‌ای می‌دهد، در همان روز، شرایط دسترسی افراد عادی و معتقدان به دموکراسی را فراهم می‌آورد.


این که چه شیوه‌هایی برای پخش خبر اتخاذ شود که از نظر اقتصادی سودآور باشد دقیقاً یادآور سال‌های اولیه آغاز به کار رادیو است. در سال 1920، زمانی که اولین ایستگاه رادیویی پخش خود را آغاز کرد هیچ کس نمی‌دانست که رادیو چگونه می‌تواند پول‌ساز و سودآور باشد.


نقش حکومت، اداره کردن و نظارت بر فناوری جدید نامشخص است. در اولین اصلاحیه، کاس سانشتین (Cass Sunstein) (محقق) در مورد رویکرد مادیسونیان (Madisonian) نسبت به اداره و نظارت اظهار داشته است که هر کسی نه تنها باید در جستجوی به حداکثر رساندن مشارکت سیاسی باشد بلکه باید حداکثر رساندن تعمق سیاسی را نیز دنبال کند.

 

قانون اساسی نباید به نیروهای بازار اجازه بدهد که از روندهای دموکراتیک برای اهداف خود استفاده کنند. فناوری جدید باید در جهت افزودن تعمق عمومی و تساوی سیاسی مورد استفاده قرار گیرد.

 

آیا ظرفیت فناوری‌های جدید اطلاعات در شخصی کردن خدمات اطلاعاتی باعث تخریب اجتماعی یا تقویت دموکراسی می‌شود؟
محیط رسانه‌ای جدید امکانات ویژه‌سازی را در حد وسیعی فراهم می‌کند و روزی خواهد رسید که محصولات خبری را با اهداف خاص خود طراحی کند. آیا این گونه خصوصی‌سازی افراطی خطرناک خواهد بود یا برعکس محلی را برای ارائه آراء جهانی یا ملی به وجود خواهد آورد و شرایطی را ایجاد خواهد کرد که در آن شهروندان با یکدیگر سخن بگویند؟


درست‌ترین تصور این است که هیچ کدام از این دیدگاه‌ها عملی نخواهد شد. فناوری جدید خصوصی‌سازی افراطی را به وجود نخواهد آورد زیرا تا اندازه‌ای، ما این شرایط را از قبل نیز داشته‌ایم، رابرت پوتنام (Robert Putnam) معتقد است که در سال‌های گذشته مشارکت اجتماعی به دلیل حبس شدن ما در اتاق‌های نشیمن توسط تلویزیون رو به کاهش بوده است (پوتنام 1996). منتقد فرهنگی انگلیس رایموند ویلیام (Raymand Williams) عصر مدرن را عصر خصوصی‌سازی متغیری می‌داند که در آن، مرکز زندگی روزمره هر چه بیشتر به سمت خانواده هسته‌ای یا فرد کشیده می‌شود که از همسایگی و اجتماع فیزیکی به دور است.

 

 این روش زندگی تحرک فرد (به ویژه از طریق اتومبیل) را در بر می‌گیرد و قدرت حرکت گسترده‌ای را ایجاد می‌کند که به مردم امکان می‌دهد در کمان‌های عریضی حرکت کنند و اهداف خصوصی خود را آزادانه دنبال کنند. خدمات جالب و تماس‌های اجتماعی‌ای که آغازگر آن‌ها رایانه‌های خانگی است مطمئناً می‌توانند این روند را که از قبل نیز وجود داشته است سرعت ببخشند.


آیا ارتباطات رایانه‌ای می‌تواند این وضعیت را تغییر دهد و ما را از وضعیت خصوصی‌سازی متغیر به ارتباط اجتماعی غیر متغیر پرتاب کند؟ از یک جهت این ادعای پیام‌آوران اینترنت است که معتقدند اجتماعات حقیقی (genuine communities) از جو (ethers) به وجود می‌آید. اما فناوری‌هایی که ما را بیش از پیش در چهار دیوار خانه‌مان محبوس کرده‌اند در بهترین وضعیت می‌توانند نتایج متفاوتی برای مکان‌های عمومی، خدمات عمومی و ارتباطات چهره به چهره داشته باشند.


در تاریخ روزنامه‌نگاری امریکا هیچ یک از روزنامه‌هایی که متعلق به گروه نسبتاً کوچکی از مردم با طرز تفکر مشابه و علائق و ویژگی‌های مشترک باشد، به اندازه روزنامه «انجمن» سنگین و وزین نبود. حتی امروز نیز در حدود 100000 خبرنامه در این کشور وجود دارد (که تقریباً به هر 1500 نفر یک عدد تعلق می‌گیرد). این خبرنامه‌ها به تقویت اجتماعات و ایجاد آن‌ها کمک می‌کنند ولی خودشان از اجتماعات نیستند.

 

آیا فناوری جدید اطلاعات محتوای محلی را تقویت می‌کند؟
هر کسی محتوای محلی را دوست دارد. این نوع محتوا، دقیقاً با دموکراسی توده همخوانی دارد و ارزش‌های فرهنگی توده را می‌رساند. مردم معتقدند که رسانه‌های جدید فرصت‌های جدیدی را برای ارائه مطالب با محتوای محلی ایجاد می‌کنند و این محتوا، خبرهایی را که بیشتر در ارتباط با افراد است منعکس می‌کند.


هر کس بر این باور است که پخش منطقه‌ای باعث ایجاد محتوای محلی می‌شود. اما حداقل برای همین دسته از بینندگان هم تماشای خبر تلویزیونی محلی که در شهرهای مختلف یک کشور پخش می‌شود ناامیدکننده است.


محتوای محلی از شکل‌های مهمی تشکیل شده است که به ندرت از شهری به شهر دیگر تغییر می‌کند. جدا از نام تیم‌های ورزشی، جنایتکاران و شهرداری‌ها، سبک و شکل خبر یکسان است. زمانی که اشخاصی مانند لری کینگ (Larry King) یا فیل‌دنیهو (Phil Donahue) مشخصاً دست به نوآوری‌هایی می‌زنند و قالب‌های معمول را می‌شکنند، به ندرت سبک و روش آن‌ها برای مدت زیادی محلی باقی می‌ماند چرا که این سبک به سرعت به دیگر شبکه‌ها و برنامه‌ها نیز راه یافته و به صورت ویژگی ملی دیگر خطوط و صفت مشترکی در می‌آید که تازه کارها نیز از آن الهام می‌گیرند.


در دوره سایبرنتیکی، فرصت‌های جدیدی برای محتوای محلی به وجود می‌آید که انگیزه‌های مالی را نیز در بر دارد. زمانی که مردم فرصت‌های جهانی زیادی برای خبر دارند پول در روزنامه‌نگاری محلی دلیل قانع‌کننده‌تری برای ضرورت این محصول است و این به قول کاترین فولتن، به معنای سرمایه‌گذاری بر اخبار محلی است (فولتن 1966).


در دو دهه گذشته، اخبار محلی تلویزیون نه تنها توسعه چندانی نداشته است، بلکه در حقیقت در دستیابی به اخبار سیاسی و اجتماعی با روند به کاهشی نیز مواجه بوده است. به عنوان مثال، پوشش اخبار محلی و دولت در مورد گروه‌های سیاسی در روزنامه‌ها به مراتب از پوشش خبری تلویزیون در همان موضوع بیشتر است. افزایش خبر تلویزیونی در سال‌های 1970 و 1980 منجر به کاهش محسوس تعداد روزنامه‌های پایتخت و در نتیجه، کاهش دستیابی شهروندان به اطلاعات شده بود (وستلی westly، 1991)/


در المپیک 1996، پوشش اخبار محلی و ملی بسیار افراط‌گرایانه بود. به عنوان مثال، در همان زمانی که همه می‌دانستند امریکا کمتر از 6 مدال طلا داشته است، درباره کشورهای دیگری مانند آلمان پوشش خبری کاملی وجود نداشت. در حالی که تعداد مدال‌های آلمان نسبت به جمعیتش در مقایسه با امریکا و جمعیت آن بیشتر بود.


واقعاً محلی بودن به چه معنا است؟ بهتر است که این فناوری جدید روزنامه‌نگاران را وادارد تا پاسخی صحیح برای این سوال پیدا کنند.

 

فناوری‌های جدید
 فناوری‌های جدید نیز نمی‌توانند این فرضیه را عوض کنند. رایانه ابزار جدیدی را برای قشرهای گسترده‌ای از مردم فراهم می‌آورد که از طریق آن بتوانند نویسنده، ناشر و یا تولیدکننده فیلم ویدئو شوند. بسیاری از مردم و سازمان‌ها از امکانات بیشتری (مانند کارمند، کاغذ و دستگاه فتوکپی) برخوردار هستند. امروزه گروه‌های مختلف مانند متخصصان رایانه که مسئولیت‌های اجتماعی را بر عهده دارند. نهادهای خصوصی و دیگر نهادها، اقدام به نوآوری کاربردی در مورد اینترنت و بحث‌های مربوط به سیاست‌ آن در این مراحل اولیه کرده‌اند و سعی دارند عصر اطلاعات جدید را به گونه‌ای بنا نهند که محل امنی برای دموکراسی باشد.


این کار، کار آسانی نخواهد بود. مردان خیلی بیشتر از زنان از اینترنت و خدمات «آن‌لاین» استفاده می‌کنند و مناطق شهری یا مناطقی که با دیگر نقاط در ارتباط هستند خیلی بیشتر از شهرهای کوچک فقیر و روستایی به اطلاعات دسترسی دارند. فقط ده درصد از گروه‌هایی که بالقوه تعاملی هستند مانند گروه‌های «آن‌لاین» هشتاد درصد از پیام‌ها را می‌فرستند و این در حالی است که کسانی که پیام‌ها را فقط دریافت می‌کنند ده برابر کسانی هستند که آن‌ها را ارسال نیز می‌کنند.

 

کریشر بالت- گیمبلت (Kirsher bolt- Gimblett)- 1996 و همین طور رینگلد (Rheingold) در عصر سایبرنتیک بر خلاف عصر سنتی، دسترسی به معنای استفاده نیست. وجود این اختلاف در استفاده، تنها در مورد شبکه رایانه‌ای صدق نمی‌کند بلکه در مورد جلسات شهری نیوانگلند نیز صادق است که در آن‌ها افراد اجتماعی بیشتر از افراد کمرو، مردان بیشتر از زنان و افرادی قدیمی بیشتر از افراد تازه وارد شرکت می‌کنند منسبریج (Mansbridge، 1973).


موضوع تساوی در دسترسی به دوره‌های کوتاه مدت نیز بسیار مهم است، افراد دارا و کسانی که از طریق سازمان این دسترسی را دارند (مانند دانشجویان چه دارا و چه ندار، در مراحل عالی آموزش) بیشتر از افراد دیگر با این وسیله جدید در ارتباطند. در دوره‌های طولانی‌مدت اگر محرک‌های اقتصادی برای تجارت و ارائه وسایل وجود داشته باشد، دسترسی به رایانه نیز مانند دسترسی به تلویزیون و تلفن همگانی خواهد شد. با این همه یکسانی دسترسی موضوعی متفاوت است و تا زمانی که دیگر اختلاف‌های موانع اجتماعی وجود داشته باشد امکان‌پذیر نخواهد بود.

 

آیا خبر تفاوت خواهد کرد؟
 در پاییز 1993، رابرت رایت (Robert wright) کتاب «جمهوری جدید» (New Republic) خود را با این جمله آغاز کرد: به طور حتم هیچ یک از شما که در مورد اینترنت مطالب را شنیده‌اید تا سال پیش چیزی در مورد آن نمی‌دانستید» (رایت، 1993، ص 20). رشد سریع کاربران اینترنت به گونه‌ای است که ارائه هر آماری از تعداد کاربران، پس از چند دقیقه قدیمی به حساب می‌آید. با ایجاد فناوری‌های جدید، تعداد کاربران چندین برابر می‌شود.

 

محیط فناورانه و اقتصادی با چه سرعتی و تا چه اندازه‌ای می‌تواند رسانه‌ها را تغییر دهد؟ بر طبق داده‌های ورنیس سوهلر (Veronis suhler) و همکارانشان، در سال 1993، 93 میلیون خانه، تلویزیون، 30 میلیون خانه، رایانه و 6/12 میلیون خانه، رایانه با مردم داشته‌اند و 3/3 میلیون خانه نیز به اینترنت متصل بوده‌اند که تعداد آن‌ها کمتر از 4 درصد تعداد کل خانه‌هایی بوده است که تلویزیون داشته‌اند. در سال 1998، 99 میلیون خانه، تلویزیون داشته و 5/10 میلیون خانه به اینترنت متصل بوده‌اند.


مشکل گسترش بازار «آن‌لاین» این است که نیاز به صرف زمانی دارد تا خدمات ارائه شده به مصرف‌کنندگان را به صورت یکی از عادت‌های روزمره کاربران در آورد. مشترکان جدید در هفته‌های اول امتحان می‌کنند اما به تدریج این استفاده‌ها کاهش پیدا می‌کند. سالانه به طور متوسط، 50 درصد از مشترکان تغییر می‌کنند و علائق آنان به خدمات جدید کم می‌شود.

 

 دستیابی به اطلاعات آن‌لاین چیزی نیست که به طور متوسط خانه‌ها از آن استفاده کنند و یا به آن احتیاج داشته باشند. علاوه بر این، سرعت ارتباطات داده‌ها (اطلاعات) کند شده است و ارتباط روی در روی کاربران بسیار سرد است. «معمولاً رایانه‌های موجود در خانه‌ها به منظور استفاده‌های تجاری، هدف‌های حرفه‌ای و آموزشی به کار برده می‌شوند و والدین برای بچه‌هایشان به همان منظور رایانه می‌خرند که در دهه 1950 دایره‌المعارف می‌خریدند (ورونیس سوهلر 1993). ممکن است این تردید به وجود بیاید که رایانه‌ها نیز به همان اندازه یعنی به اندازه دایره‌المعارف‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند. با این همه، ارتباط با دایره‌المعارف طی سال‌ها نسبتاً بدون تغییر باقی مانده است. ولی ارتباط با رایانه هر روز راحت‌تر می‌شود.


تخمین این که فناوری‌های جدید عادت‌های خبری روزنامه‌نگاران و مخاطبان را با چه سرعتی تغییر خواهند داد بسیار مشکل است. خبر امروز، تفاوت‌های فاحشی با خبرهای 15 یا 20 سال قبل دارد. این تغییرات تحت تأثیر اولویت‌های سازمانی جدید و اهداف فرهنگی‌ای به وجود می‌آیند که مانع ارائه هر نوع خدمات و توانایی‌های جدید تکنیکی می‌شوند. سه عامل از اهمیت عمده‌ای برخوردار است:


1- حرفه‌ای‌ سازی روزنامه‌نگاری
2- رشد مشخصه‌های اقتصادی پخش خبر
3- مبهم بودن قلمرو خصوصی و عمومی در دنیای عمومی


هر کدام از این پیشرفت‌ها نیاز به بحث‌های فراوانی دارد.

 

حرفه‌ای سازی روزنامه‌نگاری
 دانیل هالین (Daniel Hallin) در تحقیقات خود ثابت کرده است که طول کلام در پوشش خبری انتخابات ریاست جمهوری از 43 ثانیه در سال 1968 به 9 ثانیه در سال 1988 کاهش یافته است. او معتقد است که از بسیاری جهات، ویژگی‌های روزنامه‌نگاری در خبرهای نو تلویزیون به مراتب بیشتر از خبرهای 20 سال پیش است.


رقابت در پوشش خبری انتخابات و همین‌طور پوشش مسائل مهم روز نسبت به بیست سال پیش افزایش پیدا کرده است. کوتاهی خبر به معنای کم‌ اهمیت بودن آن نیست بلکه نشان‌دهنده این است که خبر به طور حرفه‌ای و منطبق با اصول روزنامه‌نگاری تنظیم شده است (نه توسط یک خبرساز).


در دهه 1990، شیوه تبلیغات مانند دهه 1960 نبود تا روزنامه‌نگاران کاندیدا را رو به روی دوربین قرار دهند و با آن‌ها صحبت کنند. آن‌ها قسمت‌هایی از سخنان کاندیدای مورد نظر خود را در سخنرانی‌های مختلف گزینش می‌کردند و با ترکیب آن‌ها و تصویرگذاری و ایماژسازی مناسب، گزارش جدیدی را ارائه می‌دادند (هالین 137).


البته این شیوه به معنای انتقال قدرت از سیاستمداران به روزنامه‌نگاران نیست. شاید این نوعی پویایی است که سیاستمداران را به جستجوی روش‌هایی سوق می‌دهد که رسوم دروازه‌بانی روزنامه‌نگاری سنتی را کنار بگذارند. فناوری‌های جدید فرصت‌های جدیدی را برای مقامات رسمی به وجود می‌آورند که آن‌ها را مستقیماً در تماس با عموم قرار می‌دهد. حتی فناوری‌های قدیمی مانند تلویزیون نیز فرصت‌های زیادی را برای سیاستمداران فراهم می‌کنند.


حرفه‌ای سازی روزنامه‌نگاری همیشه با محدودیت‌هایی رو به رو بوده است. هیچ یک از دانشجویان فارغ‌التحصیل حقوق یا جراحی نمی‌توانند بلافاصله بعد از مراسم فارغ‌التحصیلی وارد اتاق عمل یا دادگاه شوند. اما همه روزه ما شاهد روزنامه‌نگارانی هستیم که بلافاصله پس از فارغ‌التحصیلی از دوره لیسانس، وارد اتاق خبر می‌شوند و کار خود را شروع می‌کنند.

تغییر محرک‌های اقتصادی
از دهه‌ی 1970، خبر تلویزیون به محل درآمدی برای ایستگاه‌های محلی تبدیل شده است. از همین دهه بود که با پرداختن ABC به بیرون راندن رقیب خود از صحنه، پخش خبر نیز کاملاً رقابتی شد. این محیط اقتصادی رقابتی و سودآور تا اندازه‌ای که فناوری اولویت‌های اقتصادی را عوض کند، باعث توسعه فناورانه و خبری خواهد شد.
زمانی که تجارت و خبر با هم ادغام می‌شوند هر دو آن‌ها رشد می‌کنند. از یک طرف، کنترل خبر از دست مقامات حکومتی خارج می‌شود و در دست روزنامه‌نگاران و مسئولان تبلیغات قرار می‌گیرد و از طرف دیگر نظارت مدیران بازرگانی محلی و شبکه به طرز عملکرد خبر افزایش یافته و آن‌ها را بیشتر از این که به عنوان کالاهایی فریبنده بنگرد، به عنوان مراکزی سودآور در نظر می‌گیرد.

نامشخص بودن حوزه عمومی و خصوصی در گستره همگانی
روزنامه‌نگاران حرفه‌ای تلویزیون تلاش می‌کنند تا خبر را به صورت محکم و سرگرم‌کننده ارائه دهند. رقابت‌های اقتصادی نیز خبرهای تلویزیون را به سوی مسائل جنسی و مد سوق می‌دهد. اما این دگرگونی‌های اساسی فرهنگی است که این تحولات را امکان‌پذیر و طبیعی ساخته است. به طور خلاصه می‌توان چنین گفت که دیگر، این فقط «سیاست» نیست که دنیای بشر امروز را می‌سازد. در مورد این که چه چیزی باید در گستره همگانی بیان شود و چه چیزی نباید گفته شود اتفاق نظر چندانی وجود ندارد.

 

وجود چه عاملی خبرهای رادیو و تلویزیون را ویژه و جذاب می‌سازد؟
همه این تغییرات از قبل وجود داشته‌اند. خبر در قرن آینده باید با این پیشرفت‌ها ارتباط داشته باشد چرا که چنین پیشرفت‌هایی نه تنها سازمان‌های روزنامه‌نگاری را دوباره شکل می‌دهند بلکه انتظارات مخاطبان و فعالیت‌های روزنامه‌نگاری را نیز مجدداً تغییر می‌دهند. ما باید این تغییرات و خبر امروز را بفهمیم تا بدانیم که چه در پیش روی خواهیم داشت. کاملاً مشخص نیست که آیا می‌توانیم خبر را به طور کامل درک کنیم یا نه؟


چه عاملی پوشش خبری انفجار اکلاهاما را این چنین جذاب کرده است؟ این جذابیت نه به دلیل گزارش‌های تحقیقی آن بود نه به دلیل اطلاعاتی که اگر چه سریع بود ولی در ابتدا صحت چندانی نداشت. خبر فقط انتقال اطلاعات نیست. خبر در آن واحد هم نمایانگر و هم سازنده اجتماعی است با تجربه مشترک. روزنامه‌نگارانی که اصرار دارند خبر فقط اطلاعات نیست، آن را نوعی هنر دراما و بُعد آیینی ارتباطات می‌دانند (کاری 1989 ص 18).


رون فرانک (Reaven Frank) مسئول خبر ان.بی.سی گفته است که بیشترین قدرت تلویزیون در انتقال اطلاعات نیست بلکه در انتقال تجربه، شادی، غم، شوک یا ترس است و این‌ها از مواردی است که خبر را با آن پر می‌کنیم. (اپستین ص 39). پس هر گاه خبر را هنر دراما بینگاریم، قدرتش را نیز برگرفته از احساسات مشترکی که از قبل وجود داشته است، ارزش‌ها و درگیری مخاطب با اتفاقات خواهیم دانست.


در اکلاهاما، فرصت درگیر ساختن مخاطب با صحنه کاملاً مشخص است. آیا این کار لزومی داشت؟ انفجار اکلاهاما چه از نظر محلی و چه از نظر ملی فاجعه بود. پوشش خبری نه تنها اطلاعات را منتقل کرد بلکه در انتقال آن مبالغه نیز کرد و تمام مخاطبان آن کشور را با این مصیبت شریک کرد و به این ترتیب، مایه تسلی خاطر مجروحان و اطمینان خاطر وحشت‌زدگان را فراهم آورد. روزنامه‌نگاران، ما را در مراسم تشییع قربانیان این فاجعه ملی حاضر ساختند و ما (مخاطبان)، همراه با آنان که خود شاهد ماجرا بودند گریستیم و ستودیم.


هر گاه ما کاربرد آیینی خبر را برای همیشه مد نظر داشته باشیم، این بینش از آینده را که دیگر هیچ جاذبه‌ای در خبرهای کلی وجود نخواهد داشت و مردم به جستجوی خبری خواهند رفت که مطابق با سلیقه شخصی آن‌ها تنظیم شده باشد، بعید خواهیم شمرد. همه مردم علاقه خاصی به دانستن خبر روز دارند اما این بدان معنا نیست که این خبر فقط برای خود آن‌ها، جذابیت خاصی داشته باشد.


همان‌طور که سهیم شدن در خبر مهم است، نحوه ارائه و پخش آن نیز نقش مهمی دارد. خبر از طریق صدای انسان و با حضور خود او در رادیو و یا تلویزیون ارائه می‌شود. حضور زنده انسان در تلویزیون چه در زمانی که خبرهای مهم را پخش می‌کند و چه در زمانی که ماجراهای اخلاقی مورد توجه عام مانند ترور جان اف کندی، ماجرای واترگیت، ماجرای کلارسی توماس، بحث‌های ریاست جمهوری، زمین لرزه و المپیک را بیان می‌کند، باعث تأکید بیشتر بر روی این اتفاقات می‌شود. این لحظات برای روزنامه‌نگاران تلویزیونی مانند میدان نبرد برای سربازان تعلیم دیده‌ای است که فقط برای محک زدن شجاعت و جسارتی که سال‌ها برای کسب آن آماده شده‌اند، نمی‌جنگند.


اخبار محلی، حداقل دو ویژگی از ویژگی‌های انسان را در بر می‌‌گیرد. اول این که بشر بیمار می‌شود و می‌میرد. ما عمیقاً نگران بیمار شدن و مردن هستیم. آن دسته از رسانه‌های همگانی که برنامه‌هایی در مورد سلامتی و بدن ما تهیه می‌کنند مخاطبان فراوانی دارند. دوم این که بیشتر دیدگاه‌های قوی مربوط به هنجارهای اخلاقی و اجتماعی است و حس تمییز درست و غلط یا حق و ناحق را دارد حتی اگر نتواند آن را به درستی تعریف کند. اما برنامه‌هایی که نشان‌دهنده خیانت به اعتماد عمومی، خیانت به مردم بی‌گناه و دیگر معیارهای اخلاقی زیر پا گذاشته شده باشند، مخاطبانی دائمی خواهند داشت.


روزنامه‌نگاران به سختی باور می‌کنند که برای سرگرم‌کننده هستند. آنان ترجیح می‌دهند به عنوان کسانی شناخته شوند که حقایق و موضوعات مهم را در اختیار مردم قرار می‌دهند. مطمئناً همه مردم مایلند به اخباری که از تلویزیون کسب می‌کنند اعتماد کنند ولی آیا این اعتماد توانسته است آن‌ها را از روزنامه روگردان کند؟


در مورد این گفته که اخبار تلویزیونی از امتیازات سرگرمی برخوردار است، بحث‌هایی از این قبیل وجود دارد که اخبار تلویزیونی باید از تمام توانایی‌های خود بهره بگیرد تا علائق مشترک را به طور انسانی به نمایش درآورد. تا زمانی که پاسخی از طرف مردم برای این گونه به نمایش در آوردن علائق مشترک وجود داشته باشد جایی برای مخاطبان عمومی اخبار نیز که به انواع گوناگون ارائه می‌شود وجود خواهد داشت. این امر، شامل به نمایش درآوردن مسائلی مانند دموکراسی سیاسی نیز می‌شود.

 

ما خبر را تعریف می‌کنیم
تردیدی نیست که ما در آینده خبر را به نوع دیگری دریافت خواهیم کرد. با این حال، تفاوت در دریافت خبر بیش از آن که به فناوری بستگی داشته باشد، به حقایقی مانند این‌ که ما همه متعلق به مجموعه‌هایی هستیم که از نظر سیاسی گرد هم آمده‌ایم. از نظر اجتماعی به یکدیگر مرتبط هستیم و نسبت به هنرهای دراما عکس‌العمل نشان می‌دهیم، بستگی خواهد داشت. آینده خبر بیش از آن که به ایجاد شبکه‌های اطلاعاتی برای هدایت و ارتباط دادن ما بستگی داشته باشد به این وابسته خواهد بود که ما در این جامعه چگونه زندگی خود را خواهیم ساخت. آینده خبر، بیش از آن که به این بستگی داشته باشد که فناوری‌ها چگونه گزینه‌های متخصصان را تشکیل می‌دهند به این بستگی خواهد داشت که آنان چگونه کارها و فعالیت‌های خود را طراحی کرده‌اند و چگونه از آن‌ها دفاع می‌کنند؟


همانطور که صاحب نظران این علم می‌گویند، رسانه‌های جدید ممکن است در اصول کاملاً متفاوت باشند. مارک دووی (Mark Dewey)، مؤسس و کارگردان شهر دیجیتالی واشنگتن تأیید می‌کند که رسانه‌های نو، به طور اساسی اصول رسانه‌های موجود را تغییر خواهند داد. رسانه‌های موجود به کنترل نزدیک بر روی محصولات خبری خود عادت کرده‌اند، اما رسانه‌های خبری اینترنتی، مخاطبان خبری خود را در محصولات خبری خود سهیم می‌سازند.


در دهه گذشته، در مورد تلویزیون کابلی و شهر سیمی (wire city) ویلیام داتون (William Dutton)، جی بلوملر (Jay Blumler) و کنت کرامر (Kenneth Kraemer) مشخص کرده‌اند که مشخصه‌های بارز فناوری‌های جدید عبارتند از افقی بودن (که بیشتر با ارتباطات نقطه به نقطه در درون یک اجتماع، مانند تلفن، سازگاری دارد تا با ارتباطات از بالا به پایین موجود در مدل سنتی پخش)، تعاملی بودن، هم زمانی (ویدئو این امکان را فراهم می‌سازد که مردم در هر زمانی که خود می‌خواهند برنامه‌های وسایل ارتباطات جمعی را مشاهده کنند نه درست زمانی که برای اولین بار پخش می‌شود) و فراوانی این مشخصه‌های یکسانر را تقریباً به همه فناوری‌های وسایل ارتباط جمعی جدید می‌توان تعمیم داد. (پرودریک، 1996). دموکراتیک و تعاملی بودن رسانه‌های جدید امری اساسی به نظر می‌رسد. مدیر کارگاه MIT، نیکلاس نگروپونت (Nicholas Negroponte) می‌نویسد: پخش خبر وسیله‌ای است که در آن تمامی اطلاعات در نقطه آغازین هستند اما فناوری‌های جدید توزیع اطلاعات را از گیرنده به فرستنده تغییر می‌دهند (نگروپونت، 1992).


این یک اشتباه محض است که فکر کنیم هیچ ارتباطی بین دموکراسی و فناوری وجود ندارد. اما اشتباه بزرگ‌تر آن است که مردم فکر کنند دموکراسی یعنی این که هر کس بتواند هر چه در هر زمانی بگوید. نیم قرن پیش الکساندر میکلجان (Alexander Meiklejahn) این مطلب را به خوبی بیان کرده است. او معتقد است که دموکراسی مجموعه‌ای از گفته‌های افراد نیست بلکه یک روند عمومی است. جلسه شهر جایی نیست که هر کس هر چه می‌خواهد بیان می‌کند بلکه مجموعه‌ای از قوانین و عاملی است که این قوانین را به اجرا در می‌آورد. بنابراین تمام مواردی که برای تجارت عموم ضروری به نظر می‌رسد، در اینجا مطرح می‌شود. به اعتقاد او، مهم این نیست که هر کسی بتواند سخت بگوید مهم آن است که هر چه ارزش گفته شدن دارد بیان شود (میکلجان 1984).


ما هنوز نمی‌دانیم که آیا محیط ارتباطی تحت سیطره فعالیت‌های تجاری می‌تواند به جایی برسد که همه اخبار لازم برای تجارت عمومی در اختیار مخاطبان قرار گیرد یا خیر. اگر سازمان‌های خبری صرفاً نگران سرگرم کردن مخاطبان خود باشند (نه چگونگی ارتباط این اخبار به زندگی مشترک ما) به طور حتم با مشکلی مواجه خواهیم بود که هیچ فناوری جدیدی نمی‌تواند گره‌گشای آن باشد.


اگر در تلفیق خبر و تجارت، یکی از طرفین، بر دیگری غلبه پیدا کند و تدارک خصوصی گفتمان عمومی چیزی بیشتر از ارائه رقص‌های وقیح برای جذب مخاطبان نباشد، هیچ خبری ارزش آن را نخواهد داشت که از چالش‌ فناوری‌های جدید نجات پیدا کند. اما اگر روزنامه‌نگاران حرفه‌ای تلویزیونی بتوانند با تعهد به حمایت از بخش عمومی (Public Service) و در حال انجام چنین وظیفه‌ای، امکانات موجود در قرائت‌های هیجان‌انگیز از تجارت عمومی محلی را بررسی کنند، اخبار رادیو تلویزیونی قابل دفاع می‌توانند همچنان به حیات خود ادامه دهند.