روابط عمومی ها اطلاع و آگاهی تولید می کنند، یعنی افراد جامعه را از شرایط خود و جامعه و جهان فعلی مطلع می سازند. بنابراین گام نخست شهروندی، اطلاع یابی و آگاهی داشتن است، در واقع روابط عمومی ها باید با اطلاع رسانی و آگاه سازی شهروندان را از تاریکی و جهل بیرون آورند.

به نظر من روابط عمومی ها نوید بخش نور و روشنایی در جامعه هستند، چرا که انسانها در تاریکی نمی توانند حرکت کنند، بلکه در روشنایی فکر و حرکت صورت می گیرد در حالی که هدف و حقوق طبیعی و بنیادین خود را می شناسند. بنابراین روابط عمومی ها می توانند با روشنگری در اعماق جامعه و آگاهی سازی آن ها گام نخست در جهت فرهنگ سازمانی تحقق حقوق شهروندی را این  گونه فراهم کنند.

فرهنگ شهروندی را تولیدکردن و سواد زندگی را آموختن گام بسیار بزرگی است که در حیطه ماموریت واحدهای روابط عمومی قرار دارد، در عین حال روابط عمومی ها موجب می  شوند افراد جامعه راه های مختلفی را در کنش های خود شناسایی کنند و بهترین راه را انتخاب کنند. در واقع این همان فرمایش خداوند در قرآن کریم است: "بشارت بده به بندگان من که راه های مختلف و اندیشه های گوناگونی را بشوند و از بین آن ها بهترین را انتخاب کنند."

بنابراین روابط عمومی ها که آگاهی و روشنایی و اطلاعات تولید می کنند، بلکه قدرت داوری همانطور که توصیه الهی است و اینکه شهروندان بتوانند بین اندیشه های مختلف و داده ها و داشته های مختلف بهترین را انتخاب کنند نوعی تحقق حقوق شهروندی است، در واقع روابط عمومی ها انسان هایی شناسا و با بلوغ اجتماعی تولید می کنند.

انسان ها باید بتوانند دروازه بانی کنند و شناسایی کنند و بهترین را انتخاب کنند. روابط عمومی ها می توانند در عین حال که آگاهی و اطلاعات تولید می کنند و داده ها و آگاهی و اطلاعات را در اختیار انسان ها قرار می دهند و راه های آن ها را روشن می کنند، انسان ها را چنان اندیشه مند و اندیشه ورز کنند که بتوانند بین راه های مختلف بهترین را برگزیند که این بخشی از حقوق شهروندان است که روابط عمومی امکان دستیابی به این حق را فراهم می کنند.

روابط عمومی ها خالقان جامعه هستند، جامعه را به هزاره سوم برده و خانواده جهانی جای دهند. می توانند قدرت نقد و فرهنگ نقد را ایجاد کنند و به این شکل که افراد جامعه نظرات یکدیگر را بشنوند و سپس با معیارهای درست و ارزیابی و نقد کنند و سپس بپذیرد یا طرد کنند. بنابراین حقوق طبیعی انسان ها اینجاست که رعایت می شود و با ایجاد فرهنگ نقدپذیری در جوامع انسان ها ضمن آگاهی از آنها، اندیشه های درست را بپذیرند و اندیشه های نادرست را رها کنند.

در واقع به نوعی روابط عمومی می تواند آنچه که ما امروز به آن اندیشه های توانا و کارا می گوییم را ایجاد کرده و نوعی خانه تکانی اندیشه در جامعه ایجاد کنند و از اندیشه های خرافی وابسته و متحجر بیرون آورند و شهروندانی شایسته و لایق پدید آورند که آن ها نیز با بهره مندی از حقوق جامعه ای لایق و شایسته ایجاد کنند.

در بحث توسعه نمی توان گفت فقط با منابع زیرزمینی و نفت و گاز و ماشین تحقق می یابد. بلکه نیروی انسانی مقتدر و برجسته و آگاه است که می تواند سهم مهمی در توسعه داشته باشند، جامعه ژاپن منابع زیرزمینی و حتی مساحت کشورشان بسیار محدود اما انسان های بالغ و توانایی دارد که در توسعه پیشتاز است.

بنابراین روابط عمومی با توسعه اندیشه انسان ها و جابجایی جهان بینی انسان ها و ایجاد ارزش هایی نظیر ارزش کار و تولید یک جامعه را توانا می سازد، لذا روابط عمومی بهترین عامل توسعه اقتصادی و بالغ سازی و تواناسازی نیروی انسانی و آگاه نمودن آن هاست و مهمترین عمل در بسط و توسعه حقوق شهروندی است. ما باید منشور شهروندی را با نام روابط عمومی بنیان و تدوین کنیم.