امروزه نقش روابط عمومی به عنوان ابزار مدیریتی برای فعالیتهای حرفه ای، علمی و الکترونیکی،‌ از مشخصه های جدید روابط عمومی در عصر ارتباطات است. در واقع،‌ منظور از وظایف استراتژیک روابط عمومی، دخالت در روند تصمیم گیری سازمان است. اهمیت جایگاه روابط عمومی در عصر ارتباطات و در دورانی که اطلاع‌رسانی در همه عرصه‌ها پیشتاز است، دوچندان شده است به گونه ای که موفقیت سازمان‌ها، ادارات و شرکت‌ها و دوامشان در عرصه‌ها و فعالیت های تخصصی به عملکرد روابط عمومی‌های آن‌ها وابسته است.

این درحالیست که روابط عمومی در کشور ما جایگاه واقعی خود را ندارد و دلیل آن این است که مدیران نگرش مثبتی به نقش مدیریتی روابط عمومی ندارند. البته چالش دیگر روابط عمومی، چالش حرفه ای بودن کارکنان و کارشناسان آن است. متاسفانه تعداد نیروهای متخصص و کارشناس در روابط عمومی بسیار اندک است. به طوری که این نیروها چه به لحاظ تعداد و چه به لحاظ تخصص، جوابگوی نیاز دستگاه ها نیستند.

آنچه اهمیت دارد این است که کار روابط عمومی تسهیل و خدمت به مدیریت است نه مدیر. برای آنکه محور اساسی کار روابط عمومی کسب منافع برای کل سازمان است نه برای شخصی که در رأس هرم سازمانی قرار گرفته است. بنابراین باید به روابط عمومی و کارکردهای آن، بهتر و منطقی تر نگاه کرد. چرا که در این صورت روابط عمومی می‌تواند در سازمان موفق عمل کند.

نکته دیگر اینکه میان مدیر روابط عمومی و مدیریت سازمان نباید فاصله ای وجود داشته باشد. در برخی سازمان ها، مدیران روابط عمومی به سختی می توانند با مدیر سازمان ارتباط مستقیم داشته باشند که دلیل این مساله نگرش منفی و نادرست مدیریت آن سازمان نسبت به روابط عمومی است. اگر چه ساختارها با توجه به وضع سازمانی و نوع ماهیت دستگاه ها تعریف می شود ولی نباید در ترکیب اصلی بدنه تشکیلاتی سازمان تفاوتی میان واحدهای مختلف وجود داشته باشد.

به طور کلی روابط عمومی به دلیل اینکه مورد قبول دستگاه ها نیست و دچار نبود وکمبود تخصیص اعتبارات برای فعالیت های خود است، مشکلات فراوانی را به دوش می کشد. یکی دیگر از مشکلات اساسی روابط عمومی روزمرگی و درگیری با کارهای عادی و جاری است. این امر باعث می شود روابط عمومی از برنامه ریزی های کلان و استراتژیک غافل شود.

مشکل دیگر؛ ناآگاهی مدیران ارشد، معاونین و سایر مدیران میانی سازمان ها از نقش موثر روابط عمومی در اقناع و جلب مشارکت مردم است که این امر مستلزم آموزش های لازم جهت تغییر نگرش مدیران ارشد است. متاسفانه در جامعه ایران نگرش به روابط عمومی صرفا تبلیغاتی است که این امر سبب تحریف افکار و دورشدن روابط عمومی از رسالت اصلی خود شده است.

همچنین از جمله آسیب هایی که روابط عمومی با آن مواجه می باشد؛ جابه جا شدن، گسترش و ناهمگون بودن وظایف است که پیشنهاد می شود برای رفع این آسیب ها، ساختار سازمانی مناسب برای روابط عمومی طرح ریزی شود. به این معنا که وظایف هم سنخ با یکدیگر ترکیب شود، وظایف جابجا شده به مسئولان مربوطه سپرده، وظایف گسترش یافته غیر ضروری با ارکان مربوطه تعویض شود و وظایف گسترش یافته ضروری در قالب شرح وظایف جدید قرار گیرد و وظایف پیش بینی نشده در قالب ساختار جدید رسمیت یافته و وظایف موازی در هم ادغام شود.