ال ریس در کتاب سقوط تبلیغات و ظهور روابط عمومی می گوید که امروزه به هر سویی که نگاه می کنیم، شاهد یک چرخش اساسی از بازاریابی تبلیغات محور، به بازاریابی روابط عمومی محور هستیم. دیگر نمی توان فقط با تکیه بر تبلیغات یک نام تجاری ( برند ) جدید را به بازار عرضه کرد، زیرا تبلیغات دیگر اعتبار یا به عبارت بهتر کارایی گذشته را ندارد. حکایتی که بارها در مورد تفاوت بین تبلیغات و روابط عمومی نقل شده چیزی شبیه به این است: 
«شما دختری زیبا را در مهمانی می بینید. به سمت او می روید و می گویید:« من بسیار ثروتمند هستم، با من ازدواج کن!» این بازاریابی مستقیم است.

«شما با گروهی از دوستان تان در مهمانی هستید و دختری زیبا را می بینید. یکی از دوستان شما می رود و در حالی که به شما اشاره می کند به او می گوید: «او بسیار ثروتمند است. با او ازدواج کن.» این تبلیغات است.