صنعت حمل و نقل

زمان زیادی از فوت غلامحسین‌خان درویش که از نامدارترین موسیقیدانان در زمان سلطنت قاجاریه به‌ عنوان نخستین قربانی سوانح رانندگی با اتومبیل در ایران نگذشته است که در آن تصادف، اتومبیل مظفر الدین شاه و درشکه ی درویش خان در خیابان سپه با هم برخورد کردند و درویش خان کشته شد. مقصر هم شوفر فرنگی مظفر الدین شاه بود که به همراه اتومبیل به ایران فرستاده شده بود.

بعد از این واقعه سرتیپ درگاهی اولین آیین نامه ی درشکه های عمومی را تهیه کرد و نخستین نظامنامه عبور و مرور توسط او تدوین گشت، اما کار به اینجا ختم نشد و با کلی جان باخته و مجروح و مصدوم، در طول سالیان مدید، بهبود روند فرهنگ رانندگی در کشور توسعه یافت و پس از فراز و نشیب زیاد و در گذر زمان، حال و اینک متاسفانه و در خوشبینانه ترین فرض، روزانه حدود 45 نفر در تصادفات جاده ای در ایران کشته می شوند و قریب به حدود بیش از دو برابر ایشان هم مجروح و مصدوم، و این یعنی هفته ای یک هواپیمای بوئینگ به گنجایش بیش از 300 نفر در ایران به زمین می خورد.

اینکه چرا الان اگر یک هواپیما در کشور سقوط کند، تا یک سال وزیر باید به هزاران نفر پاسخ دهد، ولی چرا حوادث متفرقه ی جاده ای هیچ احساسی را بر نمی انگیزد، سوال خوب و پاسخ نه چندان مناسبی را در بر دارد و آن اینکه بنوعی اکثر آحاد مردم در کشور به نحوی درگیر وسائط نقلیه ی خود هستند و ظاهرا کمتر راضی به جابجایی جان و مال خود با هر وسیله ای به جزء وسیله خصوصی خود هستند.

آن هم در جاده هایی که به ده ها علت، مسافران را سلاخی می کند و حجم عظیمی از منابع مالی را از بین برده و نفوسی را که می توانند بعنوان یک پشتوانه و سرمایه عظیم تر از مادی تلقی شوند که همان نیروی کار و تولید یک کشور است را در زیر خاک مدفون می نماید.

بواقع سوال اینجاست که نقش روابط عمومی در این زمینه که همانا آگاه سازی جامعه نسبت به حمل و نقل عمومی نسبت به شخصی است، چیست، چگونه است و روابط عمومی در حوزه حمل و نقل چه باید بکند؟

کارشناسان صنعت حمل و نقل، بویژه حمل و نقل جاده ای، بر این باورند که روابط عمومی باید بداند که ترافیک بر سه پایه مهندسی (Engineering)، آموزش (Education) و اعمال مقررات (Enforcement) ، استوار شده است.

چنانچه هر یک از این سه ارکان نتواند به هر دلیل نقش خود را ایفاء کند و دچار نارسایی شود، سایر عوامل تحت فشار قرار گرفته و تعادل سیستم در شرایط نامتوازن قرار می گیرد، تا جایی که بررسی وضعیت موجود ترافیک کشور به شکل علمی میسر نخواهد بود.

این خود یعنی یک گام به جلو و نکته ی مهم و اساسی در این حوزه ی کاملا تخصصی این است که اگرچه نقاط ضعف جدی در زمینه‌‌های مهندسی و اعمال مقررات ترافیک در کشور وجود دارد، اما با تمامی این نقاط ضعف، این دو موضوع وضعیت نسبتاً بهتری نسبت به آموزش دارند و آموزش ترافیک شرایط نامطلوب‌تری نسبت به آن دو رکن دیگر داشته و دارد؛ و آن تنها به یک علت است و آن هم اینکه به واسطه عدم وجود سازمان یا نهاد متولی امر آموزش و عدم توجه کافی به نقش مهم و اثر گذار آن در بهبود عبور و مرور، مشکلات عدم آموزش به سایر ارکان ترافیک تسری یافته و در عملکرد آن‌ها نیز اخلال ایجاد نموده و می نماید.

به قولی این آموزش است که باید توسط روابط عمومی حمل و نقل به انحاء مختلف به جامعه کاربر داده شود که چگونه باید چالشی به نام ترافیک را مدیریت نمود و حداکثر استفاده را از حداقل امکانات و منابع حمل و نقل اخذ کرد.